رفتیم خونه زنموش الان داریم بر میگردیم
دوتا چمدون چرخ دار همراهمونه
دوتاش برداشت با دوتا دستش از پله ها ببره پاین
بعد جلو زنموش گفت تو برو به قرتی بازی هات برس
نمیخواد دست بگیری منم گفتم قرتی خدتی
زنموشم گفت بده دست من دست بگیرم
😏منم گفتم مرد هست زورش زیاده خودش دست میگیره
بعد اومدیم از خونه بیرون گفت میزنم دهنت ها
میخوای به مامانم برسونه بگن زن زلیل منم دیگه نگاش نمیکنم شوهرمو بره گمشه
بگو خوب دهنتو جلو زنعموت ببند تا چیزی بت نگم
خیلی بحثتون خنده دار بود بااور کن
خوب کاری نمیکنی
من بودم میرفتم رو مود قرتی بودن ...بعدا که اعتراض میکرد میگفتم....خودت گفتی برو به قرتی بازیات برس..زن قرتی دوست داشتی که
اتفاقا خیلی آزاد و راحتم ادم‌معتقدی نیستم
ولی اینکه گفتم خدا شفات بده تو این شبا منظورم این بود که این‌مسائل زیادی شخصی هستن
در ضمن دلیلی نمیبنم‌واسه‌کسی که عقلش کار نمیکنه توضیح بدم منظورم چی بوده چون اگه عقل داشتی بازگو نمی‌کردی
این جواب اون حرفت بود تو تاپیکت که ترکید 🤚
