2777
2789
عنوان

ببینید حق با کیه؟

214 بازدید | 32 پست

دیشب تا ساعت ۲ داشتم دعا و... میخوندم بعدش خواستم بخوابم مامانم تلویزیون زیاد کرده بود داشت مراسم قرآن به سر گرفتن نگا میکرد دوتا اتاق داریم یکیش خواهرم و شوهرش خوابیده بودن این یکی اتاق شوهرم خوابیده بود به مامانم گفتم من کجا بخوابم؟ با عصبانیت و لحن بد گفت برو پیش شوهرت بخواب تو که دو شب کنارش خوابیدی( ما عقدیم) بعد چیزی نگفتم اومدم اتاق بخوابم درو‌بستم صدا نیاد مامانم داد زد درو نبند می‌خوام بیام وسیله بردارم گفتم مامان صدا میاد 

اومدم اتاق جدا خوابیدم از شوهرم بعدش دیدم هی پچ پچ میکنن رفتم هال خوابیدم به مامانم گفتم کم کن تی وی رو که داد زد من کم نمیکنم هر کی میخواد بخوابه بخوابه بعدش بابام گفت برو اتاق بخواب چرا اومدی اینجا 

اومدم اتاق مامانم هنوز صدای فش دادنش میومد شوهرمم فهمید خیلی ناراحت شد 

اینم بگم راهمون دوره از هم گاهی میاد می‌رسونه می‌خوابه صبح می‌ره خونشون 

عصابم خیلی خورده 😞😞

شما بودین چیکار میکردین 

شوهرم میگه توهینه این رفتارا

مادرت با این کارا و ازار مهمون و دخترش فک میکنه دعا و مناجاتش قبوله😐

  حیف اعصاب و روان قشنگم نیست با توی بی مغز بحث کنم؟خلم من؟ 😂                                                                  وقتی داری تیکه تیکه میکنی خودتو از فشار یه باشه         بهت میگم و 💩 میشی پس به کامنت من نظر احمقانتو ریپلای نکن🦦👩‍🦯                                                                             

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حق با مادرته ، آدم شب قدر توو خونه ی خودش توو این سن نباید راحت باشه؟ خواهرت و شوهرش باید چنین شب های خاصی برن خونشون ، تو هم باید مدیریت کنی شوهرت زیاد نمونه

اگر در مسائل بارداری و مادری و کودکان نظر میدم چون تجربه سه بارداری و فرزند داری دارم ، شما هم اگر تجربه ندارید بهتره مامانارو نگران نکنید الکی 
افکارش قدیمیه شاید خوشش نمیاد تا وقتی که عقدین پیش هم بخوابین 

خب خوشش نمیاد ولی دیشب من باید چیکار میکردم یا باید تلویزیون کم میکرد یا باید اتاق می‌خوابیدم دیگه از این حالتا که خارج نیست

وا وقتی عقدین به مادرت مربوط نیست کنار شوهرت بخوابی، چقدر حرف چرت بقیه رو اهمیت میدی اسی بدون هیچ واکنشی میرفتی اتاقی که شوهرت هست چرا عین‌اواره ها هی این اتاق اون اتاق کردی 

خودت رو میدی بازیچت کنن

حق با مادرته ، آدم شب قدر توو خونه ی خودش توو این سن نباید راحت باشه؟ خواهرت و شوهرش باید چنین شب ها ...

ما کاری نداشتیم بهش تلویزیونم زیاد کرده بود 

هم من هم خواهرم خونمون اینجا نیست اصن اونام مهمون بودن

نمی‌دونم به خدا کاری کردن سرم جلو شوهرم پایینه خیلی بی احترامی می‌کنن بهم

نه عزیزم چرا سرت پایین باشه به نظرم بهتر درکت می‌کنه 

والا من با تنها کسی که راحتم شوهرمه یعنی یه چیزای میگم که همیشه خودش دلداریم میده 

وا وقتی عقدین به مادرت مربوط نیست کنار شوهرت بخوابی، چقدر حرف چرت بقیه رو اهمیت میدی اسی بدون هیچ وا ...

به خدا نمیدونی بعد اینکه شوهرم بره چه بلایی سرم می آورد 

یهو خودشو می‌زنه خود زنی می‌کنه حرص میخوره میگه الان چیزیم میشه آدمو پشیمون می‌کنه 

اصلا کار مامانت درست نبود، با اون سنو سالش خجالت نمیکشه جوری که نامزدت بشنوه فحش میده؟ میخواد خودشو به نامزدت بشناسونه؟ 

حالا فکرم میکنه مثلا دعا و مناجاتش قبوله. 

بعضیا فقط اسم مادرو یدک میکشن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792