چند روز هست اومدیم یه شهر دیگه خونه ی مادر شوهرم مهمونی. لباسای بچه هام و خودم کثیف شدن حمومم رفتیم لباس در اومد دیروز صبح بهش گفتم میشه لباسامونو بندازم لباسشویی گفت الان که زدم کار کرده گفتم پس تموم شد بگو بعد از ظهر گفتم بهش گفت امروز لباس زیاد انداختیم گفتم باشه پس هر موقع خواستی لباس بندازی بگو منم بدم صبح بیدار شدم دیدم لباس انداخته خیلی ناراحت شدم لباس همسرم انداخته بود لباسشویی به من نگفته بود لباسامونو بدم حالا من که نمیخواستم لباسام با لباسای خودشون قاطی بشورن. خانواده ی ما رو خودم جدا می ذاشتم میشست. رفتم بهش گفتم عه لباس انداختی میگه آره بهش گفتم از دیروز دو بار بهت گفتما خواستی بندازی بهم بگو میگه برای داداش رو انداختم دیگه. خیلی بهم برخورد و ناراحت شدم آخه لباسای خواهر شوهر دیگم و بچه هاشو انداخته بود به نظرتون حق ناراحت شدن دارم؟
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.