2777
2789

اول بگم کاربر خیلی قدیمیم اکانتام تعلیق شده بود امروز دوباره تعریف کردم

چیزایی که میخوام براتون تعریف کنم هرکدوم انقدر مهمن که بابد واسشون تاپیک جداگونه زد ولی من همه رو تو یه تاپیک میگم

دختر یکی یدونهبودم که خیلی بهم توجه‌ میشد بیش از حد منم فقط فکر درس بودم اما از همون نوجوونی دلم خیلی عشق میخواست و نیاز شدید به عشق داشتم اما اصلا بروز نمیدادم و بشدت دختر آروم و ساکتی بودم مامانم تا سن ۲۴ سالگی خاستگاری راه نمی‌داد منم روم نمیشد اعتراض کنم دیگه از ۲۴ به بعد شروع کرد راه دادن و هرکی میومد بدلیلی نمیشد منم خیلی آدم گرم مزاجی بودم و تو دلم خیلی دوس داشتم ازدواج کنم خانوادم خیلی مذهبی بودن اهل دوس پسر اینا نبودم تا اینکه تو ین ۲۷ سالگی شوهرم اومد خاستگاری و بدون اینکه ذره ای دوسش داشته باشم باهاش ازدواج کردم دوست نداشتنم بحدی بود که وقتی حرف میزد حالم بد میشد یا اینکه میدیدمش چندشم میشد ولی همینکه داشتم شوهر میکردم هیجان زده بودم

زندگیم شروع شد و هیجانات خوابید و من دیدم ای وای چه اشتباهی کردم هرروز که می‌گذشت میدیدم وای اصلا شوهرمو دوسش ندارم منتها چون بیش از حد صبورم تحمل میکردم اینو الان میفهمم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خلاصه اون ارباب رجوع پيام داد اول به بهانه تشکر بعدش کم کم شروع کرد که میشه باهم آشنا بشیم منم که توی مجردیمم از این کارا نکرده بودم حرفشو به مسخره گرفتم و اصلا ترسیدم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز