من چهار سال پیش از یکی از پسرای فامیل خوش امد اون موقع ۱۴سالم بود و یک قلب برای این فرستادم بعد ۶،۷ناه و اینم بگم نگاهش رفتارش با بقیه فرق داشت میفهنیدم یک دردی داره
هیچی بعد این کارم سرد سرد شد و تا الان نگاه و رفتارش عوض نشده همونه ولی میدونم وقت این جیزا برای من نیست اون رشته خوبی قبول شد بعد این اینم بگم دوسال از من بزرگ تره
الان من درد اینه همش خودمو با اون مقایسه نیکنم میگم اکه بهترین رشته تو بهترین دانشگاه میهونم منم باید بخونم و....
اصلا دقت و تمرکزم کم شده