بچه ها من یه دختر 9 ساله دارم. امروز تو جاده بعد 12 ساعت تو ماشین بودن رسیدیم به شوهرم گفت خسته نباشی یه بوس به کله ات. شوهرم صورتشو اورد گفت بوسم کن. من گفتم نه( همیشه پیش بچه م می بوسیم همو) بچه ام گفت اه اه الان حتما میرید تو اتاق همو می بوسید و لخت میشید😭 من چقولی تون رو می کنم (فکر منظورش این بود که زاغ سیاه تونو چوب می زنم) به خدا قفل شدم نمی دونستم چی بگم. هیچی نگفتم ولی دلم آشوبه. یعنی چیزی دیده😭😭😭😭😭
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.