زن عمو و عموم خیلی باهم بدن
3 تا هم بچه دارن یکیشون مدرسه میره کلاس دوم سومه
یکی دختره کوچیک تره
اون یکی هم 3 سالشه نهایتن
دیشب فهمیدم عموم زنشه زده بعد عمم زنگ زده ب بابام میگ بیا با عموم صحبت کن و اینا
بابامم با کلی خاهش مامانم رفته و صخبت کرده باهاش
انقد عمومو هممون فحش دادیم ک نگو
چن ساعت پیش فهمیدم زن عموم برخلاف خاست شوهرش رفته ناخونکاری و اینا یاد گرفته و کار میکنه عمومم فقط برای پول میخاد
عمومم هرچقدر میگ بیشتر از این ندارم گوش نمیده
الانم بچه هارو گذاشته خونه عمه ی بدبدختم خودش رفته خونه مادرش اینا
انقد دلم بحال عمم بیچاره میسوزه ک نگو خوشیاشون باهمه هر وقت تقی ب توقی میخوره بچه هارو میارن میریزن سر این بنده خدا
عمم دلش نمیاد بچه ها رو قبول نکنه میگ اینا کم تو خونه دعوا میبینن
اصن نمیدونم ی مادر چجوری میتونه انقد راحت بچه هاشو ول کنه بره
خیلی اعصابم خورد شده بخدا
انقد دلم بحال بچه هاش میسوزهههه اخه اونا چ گناهی کردن مگه