2777
2789

سلام،الان توی اتاقم در و از رو خودم قفل کردم.

البته کسی خونه نیست

دوساله ازدواج کردم از اول خانواده این مرد با من دشمنی کردن

اوایل حس میکردم مشکل از منه

بعد دیدم هیچ کسی حتی داماد خودشونم باهاشون رابطه نداره 

کم کم فهمیدم ک تو چه منجلابی پا گذاشتم

وقتی اومدم سر خونه زندگیم اونم ب اجبار شوهرم

فهمیدم آقا دلش جایی دیگه گیره

فهمیدم سیگاری و هزار کوفت و زهرمار دیگه

بارها سر یه زن دیگه با من جنگ میکرد

ولی من اصلا نمیدونستم راجع ب کی داره صحبت میکنه

اصلا چرا منو گرفته

چشماش ب شدت کثیفه

عصبی و...

بارها رفتم درخواست طلاق دادم ولی پاره میکرد

حتی گفتم توافقی...

مادرم ناراحتی قلب داره پدرمم خیلی پیره خونه نشین شده

جدیدا با خانوادش رفته تو یه تیم علیه من

من همش تنهام 

در و قفل کردم اگه اومد توی اتاق پیشم نیاد شروع کنه حرف مفت زدن

امروز زنگ زدم به خاله هام و دایی ک فردا صب اونجاییم

میبینم یه دقیقه رفت بالا یه چیزی بیاره بعد داره با سه تا زن صحبت میکنه و آوردتشون تو ماشین تا بره جایی برسونتشون

حالا همیشه سر من داد میزنه برا همه کاری امروزم عجله داشت بعد تو ماشین دوباره شروع کرد لاس زدن

نمیدونم دیگه باید چکارش کنم

حای روانشناسم رفتیم ولی دوباره هیزبازی و لاس زدنشو داره

من ازش متنفرم

زنگ زدم کنسل کردم گفتم ماشین خراب شده نمیاییم

نمیخام دیگه تو این دنیای بی ارزش بمونم

دنیا ب خودی خود غم و غصه داره این کارا دیگه چیه ک اینا میکنن


عزیزم متاسفم 🥲🫂

^===خوشبختی چون سرابی دور دست .‌.و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست  که هرگز به پایان نمیرسد ===^

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

یک بی شرف همین مدلی هم انداختن دچار من نابود شدم  از کارهای شوهرم بگم شب روز جلو شوهر بی شرفت سجده می‌کنی 

❤️مادَر❤️๑⁠˙⁠❥⁠˙بَرگِ زَردی با سِماجَت شاخه را چَسبیده بود،دَست های خویش و دامان تواَم آمد به یا⁦๑⁠˙⁠❥د
عزیزم من کاری با باقی مسائل ندارم ولی موندی تو زندگیش که ایدز و زگیل هزار تا دور از جون درد بی درمون ...

اهل روابط جنسی نیس 

فقط عاشق دید زدن و حرف زدنه

چندوقت پیش رفتم خونه خالم

بعد یه دخترخاله دارم شاغله از خود شوهرم ۱۲ سال بزرگتره و مجرده

میبینم یکسره دنبال اونه و هرجا میره مراقبشه

من از ماشین پیاده شم همینجور خشکم زد

خیلی جدیدا حساس شدم همشم قهر میکنم باهاش آخه چرا نمیفهمه رفتارای خودش باعث میشه من دل گیر شم دیگه ...

طلاق بگیر از همچین موجودی کثیفی

^===خوشبختی چون سرابی دور دست .‌.و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست  که هرگز به پایان نمیرسد ===^

خیانت میکنه علنی؟

ن ب کسی زنگ میزنه ن جایی میره

فقط نگاه میکنه و مدام عاشق اینه با بقیه حرف بزنه یا اگه تو یه مسیری حتی زن شوهرداری باهامون باشه بریم جایی میبینی بیشتر هوا اونو داره و پا ب پا اون میره

یک بی شرف همین مدلی هم انداختن دچار من نابود شدم  از کارهای شوهرم بگم شب روز جلو شوهر بی شرفت س ...

من چادری بودم از اول یه تار موام معلوم نبود

حالا میبینم صب تا شب ب من چادریه محجبه با شلوار پارچه ای گیر میده ولی خود بی شرفش...

من چادری بودم از اول یه تار موام معلوم نبود حالا میبینم صب تا شب ب من چادریه محجبه با شلوار پارچه ا ...

همشو مو به مو درک میکنم از من یک تکه سنگ بی حس ساخت  شدم یک افسرده بی روح بی حال با بدبختی بلند میشم چهارتا وسیله جابه جا میکنم سرم گیج می‌ره میام میشنیم 

ن یک جورابی خریدم نه کارهای عید انجام دادم 

بس زار زدم جنگیدم هیچی درست نشد که نشد 


❤️مادَر❤️๑⁠˙⁠❥⁠˙بَرگِ زَردی با سِماجَت شاخه را چَسبیده بود،دَست های خویش و دامان تواَم آمد به یا⁦๑⁠˙⁠❥د
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز