حسم بهش خیلی بد شده
دیگه پیشش احساس امنیت و اعتماد نمیکنم
احساس میکنم دیگه خیلی غریبه ام باهاش
میدونم که باهاش آینده ندارم میدونم که حسش مثل من عمیق و واقعی نیست
دلم پیشش خیلی میشکنه ولی بازم نمیشه بچه ها این وابستگی لعنتی همچین سفت منو گرفته که نمیزاره قلبم به چیزی که مغزم میگه گوش کنه
بنظرتون باشگاه و روانشناس ( یا روان پزشک ) میتونه این پروسه جدایی رو برام راحت تر کنه؟
هزینش برام خیلی اولویت نیست اگه واقعا تاثیر داره انجام بدم