امروز که داداشم اونجوری سرم داد و هوار کرد و میخواست بزنم و هزار تا فوش داد فهمیدم واقعا بی پدر شدم
سر اینکه لب تاپش کار نمیکرد گیر داده بود تو بیا درستش کن منم که بلد نبودم هرچی میگفتم بلد نیستم بدتر میکرد
اخرشم بلند شد امد یه وضعی راه انداخت صداش تا ده کوچه اونو تر میرفت
پنج سال مثلاً ازم بزرگتره
اون 23سالشه
بخدا من خیلی بدبختم دیگه بابا هم ندارم مامانم هم حریفش نمیشه