2777
2789

دیشب با یکی از دوستام که فامیل همسرم هم شده رفتیم بیرون...

خیلی دختر خوب و محترمیه...

یکم باهام درد و دل کرد...بعد حرف از خانواده ها شد هردومعتقد بودیم که خانواده همسرمون خیلی خانواده خوبین ...

فقط یه نفر شیشه خورده داره و زیاد حرف بقیه رو میزنه که اون یه نفرم باید ازش دوری کرد...بعد من گفتم فلانی من خیلی احمقم تو خیلی عاقلی که زودمتوجه شدی ...من وقتی پیش این میشینم دست خودم نیس بلاخره حرف حرف میاره وقتی اون یه چی میگه منم همراهیش میکنم یا یهو وسطا منم یه چیز از دهنم درمیاد که بعدا پشیمون میشم


اونم گفت خب پیشش نشین اصلا ..معاشرتت رو کم کن...گفتم اره خودمم همین تصمیم رو دارم...گفتم حالا همش میترسم یهو یه حرفی چیزی دربیاد بعدا تو فامیل دردسر بشه...اونم گفت نه خیالت راحت تاالان چیزی نشده نگران نباش چیزی نمیشه


گفت اگه قراربود چیزی بشه حرفای تو رو هم به من میزد تاالان که نزده پس خیالت راحت...


میگم یه مورقع دوستم فک نکنه حالا من چیز خاصی گفتم که از بابتش نگرانم؟

اونم نپرسید چیزی فقط گفت نه بابا نگران نباش اصلا


اخه من حرف خاصی نمیزنم کلا ولی اونجوری فقط رو حساب دردو دل به اون گفتم وگرنه مطمعنم حرفی نزدم که بخوام نگرانش باشم...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

رفتی با یکی که به فامیل شوهر وصله گفتی درست نیس جایی بشینی با نفر سوم حرف فامیل شوهر بزنی چون احتمال داره حرف ببره بیاره حاشا به این درایت خب چرا کاری که میگی نباید کرد بقول خودت انجام دادی

حرف تا از دهنت درنیومده رازه وگرنه به هیچکس اعتباری نیست

به چیزی که خودت گفتی اعتقاد داشته باش حداقل

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792