2777
2789
عنوان

باهمچین شوهری باید چکارکرد؟ توروخدا بیاین کمکم کنید

| مشاهده متن کامل بحث + 784 بازدید | 56 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

سلام

تو رو خدا اینکارو نکن

رو میگیره باید همیشه غلام حلقه به گوش بشی

شما محل شوهرت نده زندگیتو بکن

اسم مادرشم نیار به هیچ عنوان بنظرم با خونوادت صحبت کن در جریان بذارشون 

بگو اینجوریه یه مدت نیایین خونه ام خودتم نرو اشکال نداره مطمئن باش همینجور نمیشه 

در عوض خیلی قاطع خونه اقوامش نرو خواستنم بیان مانع نشو ولی سنگ تموم نذار همون سلام و احوال پرسی وسلام تحویلشون نگیر 

والا بهتر از اینه بری دست مادرشو ببوسی عجبا انگار حضرت هستن مادرشون 

خودتو کوچک نکنن یه مدت فکر کن هزارن کیلومتر دوری نه اونا میتونن بیان نه خودت میتونی بری

سلام تو رو خدا اینکارو نکن رو میگیره باید همیشه غلام حلقه به گوش بشی شما محل شوهرت نده زندگیتو بک ...

اخه نرم خونه مادرش دعوا راه میندازه😞 اونا ام بیان محل ندم باز دعوا راه میندازه … 

تو‌مدت صبر چجوری رفتار کنم؟ 

عزیزم مثلا فرض کن راه دوری نمیشه بری و بیای خیلیا الان همینن 

تو اول تکلیف زندگیت روشن کن آرامش خودت مهمتر از اینه مثلا آبجی و داداشت بیان اونجا 

صبر کن و از این بابت ضعف نشون نده اصلا اسم خونوادتم نیار که توهین کنه بهشون 

ببینه داری غصه میخوری کیف میکنه جوری باش که خودش خسته بشه

اصلا گفت دلتنگ نشدی بگو نه چطور؟؟؟

بگو آزمون خوبی هست که میتونم عزیزامو نبینم تو که دیگه جای خود داری وسلام دیگه چیزی نگو گفت بریم خونه آبجیم بگو شرمنده من به ندیدن آبجیم عادت کردم نیازی به دیدار آبجی شما ندارم خودت برو .آبجی اون اومد سلام کن ولی لام تا کام دیگه حرف نزن باهاش ببین در عمل پدرشو در بیار با حرف و بحث کاری پیش نمیره

خیلی تابلو نباش فقط مثل قبل نباشی کافیه همینقدر که احساس راحتی نکنن

نگاه خونه مادرش برو  عادی هم باش ولی دستشو نبوس میگیم محل ندی نه که قهر باشی مثلا چهره عادی باشه ولی تا خودش سوال نداره صحبت نکن 

بعدشم دعوا کنه ای بابا قرار نیست که زور باشه هر چی بحث کرد محل نده اصلا جوابشو نده خسته میشه

۲۲ سالمه . ضعیف نیستم ، نابلدم…. اومدم جایی که گرگن، چجوری کولاک کنم؟ شما بگو ؟ دعوا راه بندازم که ب ...

ببین اول باید کاری کنی از اونجا برید حتی اگه مستاجر باشید تو زیرزمینی چیزی شرف داره به خونه پدرشوهر... هر جور شده برید بادعوا قهر هرچی

دوم با قوم شوهر بسیار جدی و رسمی باش .. در حد سلام علیک نه زیاد برو نه زیاد بیان . اصلا گرم نگیر باهاشون

شوهرتو بکش سمت خودت با احترام و عشق و اینا.  و باهاشم خیلی منطقی برخورد کن. که یعنی چی خونوادم نیان .. تو اگه منو بخوای خونوادمم میخوای وگرنه شماتوم با خونوادت نباید رفت و امد کنی... و خیلییی با جرات حرف بزن نه گریه و ضعف و لررزو لرزون... اصلا. مصمم و جدی . بگو اگه نمی تونی شرایط زندگی و ارامش رو فراهم کنی من جوونم خودمو به پای بدبختی پیر نمیکنم.... 

عزیزم مثلا فرض کن راه دوری نمیشه بری و بیای خیلیا الان همینن  تو اول تکلیف زندگیت روشن کن آرام ...

چقدر شما خوب حرف میزنی … اگه من یه خواهر مث شما داشتم قطعا به این روز نمی افتادم … مرسی از راهنماییت عزیزم

چقدر شما خوب حرف میزنی … اگه من یه خواهر مث شما داشتم قطعا به این روز نمی افتادم … مرسی از راهنماییت ...

قربونت برم 

ما همه همجنسیم مث خواهریم 

من آبجیم راه دور زندگی میکنه مگه مناسبتی بشه بیاد 

به هیچ عنوان خودتو کوچک نکن شما بری دست بوسش شوهرت بازم غر میزنه تازه بدتر نری هم که غر میزنه چرا پس خودتو کم بگیری صبر و تحملت ببر بالا هیچ اتفاقی تو زندگیت بی حکمت نیست

یه مدت باید دندون رو جگر بذاری و فرض کنی نقطه ای هستی کسی نمیتونه بیاد خونه ات یا خودت بری 

خودتو سرگرم کن مطالعه کن خدا نیاره اون روزی که نقطه ضعف دست مردا بدی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

داغ ترین های تاپیک های امروز