امشب شوهرم و من بحثمون شد به خاطر اینکه تو هیچ کاری کمکم نمیکنه چیزی برام نمیخره بازار منو نمیبره و خیلی چیزای دیگه بهش گفتم تف به روزی که باهات ازدواج کردم تف به قیافت منو زد موهامو کند گلو مو فشار داد منم از خودم دفاع میکردم میزدمش بدتر منو میزد خلاصه بعد گفتم بزار زنگ بزنم بابام بیاد اول گوشیمو گرفت نذاشت بعد نیم ساعت بهش گفتم اگه نمیترسی گوشیم بده گفت بابات کیه که من بترسم زنگ زدم بابام اومد گفتم چند باره منو کتک زده من نگفتم بهتون ولی این دفعه نتونستم سکوت کنم چون بچم هر بار میبینه دعوا میکنیم با اینکه کوچیکه وحشت میکنه بابام گفت بچشو بهش بده بیا طلاقتو میگیرم ازش یا بمون پیشش دیگه خونه ما نیا اسمتم از شناسنامم در میارم حالا من موندم شبو سکوت غم وتنهایی نمیدونم چیکار کنم