ظهر شوهر خاهرم داشت بده نامزدمو میگفت من طاقت نیووردم بهش توپیدم.
شوهر خاهرم پارسال شروع کرده بود پیام های ناجور میداد و میخاست با هم باشیم .منم پیاما رو نیگه داشتم ب خاهرم نشون دادم،خاهرم یجورایی خودشو گول میزد ب من میگف بین خودمون بمونه این موضوع من بخاطر بچمم ک شده باید بمونم ولی من میدونستم ک نمیتونه دل بکنه منم سیمکارتمو عوض کردم و دیگ خونشون نرفتم و....رابطه منو خاهرم خیلیییی خوب بود ولی بعد از اون قضیه ،خودشو دور میگرفت
حالا امروز ...
خب
خب 🙄
خب
خب.
اسی لطفا برای مخاطب احترام بزار سریع تر تایپ کن.
لایک لطفا
جواب نده بلاک کن
خبب
امروز ک داشت بده نامزدمو میگفت من شروع کردم باهاش بحث کردن،حتی در اون حد نمیدیدمش ک بخاد اسم نامزد منو بیاره
اون ی چیزی میگف من دو تا
سرم داغ کرده بود بهش گفتم تو اگ ادم بودی ب خاهر زنت چشم نداشتی دری وری براش بفرستی
داداشم گف قضیه چیه
گفتم بهش
دعوا شد شدیدددددد
داداشم زد تو دماغش خون همینجور شره میکرد
خیلی خیلی جو بدی بود
اونا رفتن
حالا خاهرم پیام داده چرا خودتو نمیکشی ؟
میگم چرا باید خودمو بکشم؟
وااااای چیشد الان اومدم تایپیکت خوندم اعصابم خرد شد ، الان کجامیخای بری بدون اجازشون حداقل خونه‌ترک نکن
خب یه خشمی تو دلت بوده خالی کردی. ایشالا خواهرت یه تلنگری بخوره
ج نداد
باز پیام دادم میگم چرا باید خودمو بکشم
باز ج نداد
زنگ زدم میگ چرا یچیزی میگی میری
میگ حرفی ندارم
فک نکن من پارسال حرف تو رو باور کردم ک فرهاد ب تو پیشنهاد داده الان میای چیو جار میزنی توهم خودتو؟گفتم اخه عتیقه من ک خودم پیاماشو نشونت دادم
