سلام . به دادم برسین لطفا . من بخاطر اذیتای زن بابام از تهران اومدم خرمشهر و با خواهرم زندگی میکنم تا اسایش داشته باشم از دستش . الان با پدرم یک ماهه اومدن خونهی ما و نمیرن . علاوه بر اون میخواد بچه هاشو هم بیاره اینجا واسه عید !!!
ما ازارمون به هیچکس نمیرسه و فقط واسه این که اذیت نشیم ازشون فاصله گرفتیم و بازم دست بردار نیستن و ارامشونو بهم میزنن . خواهش میکنم بگین چیکار کنیم
از وقتی اینا اومدن من یا سر کارم یا دانشگاه یا خونهی داییم . اینقدر این زن و بابام بهمون بدی کردن که وقتی میبینمشون تا چند ساعت گریه میکنم . باورم نمیشه با چه رویی میان توی این خونه و بازم بهم تیکه میندازن
وقتی میبینمشون واسه مظلومیت مامانم دلم خون میشه . هیچی از بابام نمیخوایم جز این که با زنش ازمون فاصله بگیرن . ولی حالا هم خودش و زنش اومدن اینجا . هم بچه های زنش . یه راه حل بدین بهمون . ۱۰ کیلو وزن کم کردم از ناراحتی