2777
2789
عنوان

مامانم توزندگیم دخالت میکنه

784 بازدید | 42 پست

 طولانیه متنم ولی توروخدا بخونید نظر بدین ک چطور مامانم همش نگه بیا خونمون یا فکر الکی کنه من شوهرم کمی بداخلاق و گیر میده توتایپک های قبلی گفتم اما الان کم کم داره بهتر میش اززندگیمون ک میگذره بهتر میش خداروشکر . مثلا مامانم دیروز به من گفت بیا خونمون حالا شب نتونستم برم الان میگ باید بیای من قرار بود فردا برم دیگه ولکن نیست میگم کاردارم خرید دارم فورا زنگ زده پدرم ک آره شوهرش نمیذاره بیاد هرچی میگم ن اینجور نیست کاردارم بازمیخاد  دم عید ی دعوا بیفته بینمون تا چیزی میش زنگ میزنه پدرم پدرم فک میکنه شوهرم نمیذاره و ناراحتی پیش میاد . بخدا بریدمممم . مثلا یک بار اومد خونمون مامانم اون روز دیگ اخرای ماه بود دیگ برنج مرغ گوشتمون اخراش بود رفته خونه زنگ زده پدرم ک آره شوهرش هیچی نمیخره بزاره خونه بااینک فکرش اشتباهه هرچی بهش میگم ک اینجوری نیست اشتباه میکنین باور نمیکنه واقعا نمیدونم چیکار کنم شوهرممم فهمیده بخدا همش کدورت الکی پیش میاد بگید بگید چیکار کنم ببخشید طولانی شد 

چه زیبا گفت مولا نا ای اشک اهسته بریز غم زیاد است ای شمع اهسته بسوز که شب دراز. از در این روزگار کسی اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم مشتی..! کسی یار کسی نیست ️   

من هفته ای دوروزش میرم خونشون الان این هفته فعلا نرفتم میخاد بگه ک شوهرم نمیذاره و دعوادرست کنه

چه زیبا گفت مولا نا ای اشک اهسته بریز غم زیاد است ای شمع اهسته بسوز که شب دراز. از در این روزگار کسی اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم مشتی..! کسی یار کسی نیست ️   

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من هفته ای دوروزش میرم خونشون الان این هفته فعلا نرفتم میخاد بگه ک شوهرم نمیذاره و دعوادرست کنه

خودت به پدرت زنگ بزن بگو مامان دخالت میکنه وگرنه زندگیم اکیه 

مامان دوتا گل پسر

با پدرت صحبت کن شاید اون جلوشو بگیره

ب پدرم میگم آروم میش بعد دباره مامانم زنگ میزنه ی چیزی میگ اونم باور میکن عصبانی میش بخدا مامانم اصلا دوست ندار این زندگی ادامه داشته باش نمیدونم چرا 

چه زیبا گفت مولا نا ای اشک اهسته بریز غم زیاد است ای شمع اهسته بسوز که شب دراز. از در این روزگار کسی اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم مشتی..! کسی یار کسی نیست ️   
خودت به پدرت زنگ بزن بگو مامان دخالت میکنه وگرنه زندگیم اکیه 

گفتم مامانم دباره ی کاری میکنه ک حرف منو باور نکنه حرف مامانم روش تاثیر داره ن میش جلوشون وایسم 

چه زیبا گفت مولا نا ای اشک اهسته بریز غم زیاد است ای شمع اهسته بسوز که شب دراز. از در این روزگار کسی اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم مشتی..! کسی یار کسی نیست ️   

مامان من وقتی خودش کار داره جواب زنگ نمیده میگم چرا جواب ندادی میگه کار داشتم هرچی میگم چیکار میگه مگه اختیار دار زندگی منی بپرسی چیکار داشتم...ولی وقتی خودش زنگ میزنه جواب نمیدم بعدش که جواب میدم هی میگه باید بگی چیکار داشتی جواب ندادی برادر شوهرت خونتون بود کی خونتون بود.... یا من دلم میخاد روز اول عید خونه خودم باشم میگه نههه بااااید بیای همه هر سال سال تحویل پیش همدیگن میگم مادر من مگه پارسال سال تحویل پیشت نبودم خواب بودی بیدارت کردم بگم سال تحویل شده قاطی کردی گفتی به درک بعدش خوابیدی؟ چی میخای از جونم

امضای خدا پای تک تک آرزوهاتون❤🎈
گفتم مامانم دباره ی کاری میکنه ک حرف منو باور نکنه حرف مامانم روش تاثیر داره ن میش جلوشون وایسم  ...

برو خونتون بدون شوهرت پیش مامان بابات یذره داد و بیداد راه بنداز بدون بی احترامی تموم میشه

احتمالا مامانت حوصلش سر رفته دنبال سرگرمیه

مامان دوتا گل پسر

مامان من وقتی خودش کار داره جواب زنگ نمیده میگم چرا جواب ندادی میگم کار داشتم هرچی میگم چیکار میگه م ...

خیلی کوتاه میای عزیزم

روز عید خونه خودت باش

مامان دوتا گل پسر

در کل نمیدونم عزیزم من یذره بی عصابم کسی دخالت کنه تو‌کارام حتی همسرم تو مسائل کاریم دخالت کنه عصبی میشم و از اول خط قرمزا مشخص بوده یااا محکم وایمیسم لازم باشه صدامم بالا میبرم

احترام پدر و‌مادر و همسر از نون شب واجبتره ولی از اون واجب تر احترام به شخصیت خودته 

مامان دوتا گل پسر

خیلی کوتاه میای عزیزم روز عید خونه خودت باش


بخدا پارسال عید سال تحویل اخر شب بود بعدش مامانم خواب بود لحظه سال تحویل بیدارش کردم روبوسی کنم سالو تبریک بگم یدفه قاطی کرد من خوابم به درک که سال تحویل شده یعنی ابروم جلوی شوهرم رفت انقدر خجالت کشیدم....الکی میخندیدم که ضایه نشم بیشتر

امضای خدا پای تک تک آرزوهاتون❤🎈
مامان من وقتی خودش کار داره جواب زنگ نمیده میگم چرا جواب ندادی میگه کار داشتم هرچی میگم چیکار میگه م ...

ای خداا بخدا مامان منم اینجوریهههه بعضی شبا مادر شوهرم اینا میان خونمون میترسم بگم اینجان میگ‌محل ند   من چطور بهش بگم هر وقت دوست داشت باشم میاممم نخام نمیام تو دیگ نگو بخداشوهرم خوبه فقط میگ‌مامانت چرا همش صلاح تورو داره من از ترس مامانم جم نمی‌خورم تازه بهم‌میگ ک زیاد خونه خانواده شوهرت نرووو بدش میاد

چه زیبا گفت مولا نا ای اشک اهسته بریز غم زیاد است ای شمع اهسته بسوز که شب دراز. از در این روزگار کسی اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم مشتی..! کسی یار کسی نیست ️   
برو خونتون بدون شوهرت پیش مامان بابات یذره داد و بیداد راه بنداز بدون بی احترامی تموم میشه احتمالا ...

بخدا گیر افتادممم اینجوری دخالت کنه زندگیم خراب میش بخداا ی بار رفته خونه مامان بزرگم خدش یک هفته نشسته گفته توهم بایدددبیای ی هفته بشینی  خب شوهرم گفت میبرمت ی شب بشین تو دیگ خونه خدتو داری خونه مادر بزرگ مجبور نیستی بری ۷ روزبمونی خب راست میگه واقعا

چه زیبا گفت مولا نا ای اشک اهسته بریز غم زیاد است ای شمع اهسته بسوز که شب دراز. از در این روزگار کسی اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم مشتی..! کسی یار کسی نیست ️   
درد مشترک...

بخدا گیر افتادممم اینجوری دخالت کنه زندگیم خراب میش بخداا ی بار رفته خونه مامان بزرگم خدش یک هفته نشسته گفته توهم بایدددبیای ی هفته بشینی  خب شوهرم گفت میبرمت ی شب بشین تو دیگ خونه خدتو داری خونه مادر بزرگ مجبور نیستی بری ۷ روزبمونی خب راست میگه واقعا

چه زیبا گفت مولا نا ای اشک اهسته بریز غم زیاد است ای شمع اهسته بسوز که شب دراز. از در این روزگار کسی اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم مشتی..! کسی یار کسی نیست ️   
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  19 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش