کیا با لکه ینی قهوه ای فهمیدن باردارن؟من از ۲۲پری سه روز لک قهوه ای کم داشتم امروز قطع شده کامل
۵روز دیگ موعد پریمه
۱۴م امپول اچ سی جی زدم ۱۳روز میگذره ازش
جان مادر نمی آیی؟؟چین های پیشانی مادر به تعداددلخواهت نرسیده؟؟جان مادر......میدانی تصمیم دارم وقتی به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه ی احزانم را گلستان کردی چه صدایت کنم؟(گندم برکه محمد متین یا چه نمیدانم)جان مادر راستی جایت خوب است.دلت برای نوازش های مادرانه تنگ نیست که نمی آیی؟جان مادر جان جانانم چه لذت بخش است وقتی حس میکنم تو هستی ودست روی شکمم بگذارم ..وبگویم جان مادر.عشق مادر خانه سوت وکور است نمی آیی ؟؟چه زیباست در جمع باشم وتو فریاد بزنی مامان وبگویم جان مادر خدا در نزدیکی توست؟؟؟اگر دیدی یا صدایی از او شنیدی بگو مادرم منتظر من است .اجازه بگیر وبیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم برایت آشیانه بسازم تا آرزوی عشقم برآورده شود وبابای تو شود راستی جان مادراز الان باید بگویم باید به همسرم باباجون بگی جان مادر پیشانیت را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روز شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی ولباس نوزادی به تن کنی دلم می خواهد ماچی از بین دوابرویت بزنم وبگویم خدایا شکر .آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم.تنم می لرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت. من عاشقت هستم جان مادر .مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شده ام دیگر توانی برایم نمانده !!!!تورا میخوام جان مادر
من هیچ لکی نداشتم فقط دو روز قبل پریود درد زیر دل....
همه ما انسان ها درون ذهن خویش گیر افتادیم🌱🌼🐞.......یه دختر شاد پرانرژی بودم که یکم مرداد ۴۰۱دچار حمله پانیک شدم و زندگیم تیره و تار شد.(من با پانیک جنگیدم و پیروز شدم.)
من هیچ لکی نداشتم فقط دو روز قبل پریود درد زیر دل....
اچ سی جی زده بودین؟
جان مادر نمی آیی؟؟چین های پیشانی مادر به تعداددلخواهت نرسیده؟؟جان مادر......میدانی تصمیم دارم وقتی به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه ی احزانم را گلستان کردی چه صدایت کنم؟(گندم برکه محمد متین یا چه نمیدانم)جان مادر راستی جایت خوب است.دلت برای نوازش های مادرانه تنگ نیست که نمی آیی؟جان مادر جان جانانم چه لذت بخش است وقتی حس میکنم تو هستی ودست روی شکمم بگذارم ..وبگویم جان مادر.عشق مادر خانه سوت وکور است نمی آیی ؟؟چه زیباست در جمع باشم وتو فریاد بزنی مامان وبگویم جان مادر خدا در نزدیکی توست؟؟؟اگر دیدی یا صدایی از او شنیدی بگو مادرم منتظر من است .اجازه بگیر وبیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم برایت آشیانه بسازم تا آرزوی عشقم برآورده شود وبابای تو شود راستی جان مادراز الان باید بگویم باید به همسرم باباجون بگی جان مادر پیشانیت را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روز شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی ولباس نوزادی به تن کنی دلم می خواهد ماچی از بین دوابرویت بزنم وبگویم خدایا شکر .آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم.تنم می لرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت. من عاشقت هستم جان مادر .مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شده ام دیگر توانی برایم نمانده !!!!تورا میخوام جان مادر
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نه بابا با اورژانسی حامله شدم دو هفته س فهمیدم کارم گریه س
همه ما انسان ها درون ذهن خویش گیر افتادیم🌱🌼🐞.......یه دختر شاد پرانرژی بودم که یکم مرداد ۴۰۱دچار حمله پانیک شدم و زندگیم تیره و تار شد.(من با پانیک جنگیدم و پیروز شدم.)
نه بابا با اورژانسی حامله شدم دو هفته س فهمیدم کارم گریه س
یکی مث من تو حسرت یکیم مث شما درمونده...چی بگم
جان مادر نمی آیی؟؟چین های پیشانی مادر به تعداددلخواهت نرسیده؟؟جان مادر......میدانی تصمیم دارم وقتی به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه ی احزانم را گلستان کردی چه صدایت کنم؟(گندم برکه محمد متین یا چه نمیدانم)جان مادر راستی جایت خوب است.دلت برای نوازش های مادرانه تنگ نیست که نمی آیی؟جان مادر جان جانانم چه لذت بخش است وقتی حس میکنم تو هستی ودست روی شکمم بگذارم ..وبگویم جان مادر.عشق مادر خانه سوت وکور است نمی آیی ؟؟چه زیباست در جمع باشم وتو فریاد بزنی مامان وبگویم جان مادر خدا در نزدیکی توست؟؟؟اگر دیدی یا صدایی از او شنیدی بگو مادرم منتظر من است .اجازه بگیر وبیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم برایت آشیانه بسازم تا آرزوی عشقم برآورده شود وبابای تو شود راستی جان مادراز الان باید بگویم باید به همسرم باباجون بگی جان مادر پیشانیت را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روز شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی ولباس نوزادی به تن کنی دلم می خواهد ماچی از بین دوابرویت بزنم وبگویم خدایا شکر .آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم.تنم می لرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت. من عاشقت هستم جان مادر .مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شده ام دیگر توانی برایم نمانده !!!!تورا میخوام جان مادر