یه عروسک داشتم خیلی قشنگ بود ولی یه بوی خاصی میداد، اسمشو گذاشته بودم بوگندو 🤣
دارا و سارا
گرونم بودن عوضیا، بابام فقط سارا شو خرید ، نشستم گریه میکردم🥲 هردوش میخواستم
از اونا بودم ک عارم میومد عروسک دست بگیرم ولی الان برعکس شدم هی عروسک میخرم😂
برای من ممنوع بود اسباب بازی داشتن
مادرم عروسک بازی برای دختر رو زشت میدونست
وسایل پزشکی
عروسک باربی ها موهاشون میبافتم کوتاه میکردم براشون لباس می‌دوختم لحاف تشک درست میکردم براشون
ولی حسرت اون وسایل آشپزخانه به دلم موند🥺
ماشین
من ازین بسته بود توش گاز پیکنیک و ظزفشویی و قوری واینا ازین کوچیک پلاستیکیا، من خیلی اینارو دوست داشتم.بعدم یه چیزایی بود مثل عصا بود یدونه چرخ بهش وصل بود رنگی رنگی بودن اونام دوست داشتم😂من بیشتر شیطونی میکردم مثلا سیم برق قیچی میکردم از کمد دیواری بالا میرفتم😐😂 زیاد اسباب بازی دوست نداشتم بااینکه بچه اول مامانمم،مامانمم تک دختر ومادر خدابیامرزش بهم کلی سیسمونی داده بود، که بیشترشو پسر داییم خراب کرد😑
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
