دقیقا مثل بابای من 😬چقدررررررخواستگار رد شدسراین مسئله حتی سرسختگیرباش یه بار نامزدیمم بهم خورد ولی تهش شوهرم که هفت پشت غریبه بود پیداش شد شرایط بابامو قبول کرد جلسه اول اومدخونه خواستگاری بایه نگاهم عاشقم شد قبول کرد بدون آشنایی اولیه عقد کنه ما حتی بله برونم نداشتیم 😒یه سره رفتیم براعقد البته قبلش ۳بار توخونه ما درحد ۱ساعت حرف زدیم فک کن من سرمراسم عقد پدرشوهرمو ۱باربرادرشوهرمو ۲بارکلا دیده بودم حتی تلفنیم میگف نباید حرف بزنیم قبل عقد که شوهرم شمارمو پیچوندحرف زدیم ولی جدی الانه که الانه ۲ساله اززندگیمون میگذره بچه دارم ولی یه وقتایی میگم چی شد اصلااینجوری شد