2777
2789

یه شب قبل عقدم خودمو زدم به خواب که خونه ی شوهرم اینا بمونم پیشش بخوابم 🤣🤣

هرچی بابام صدام میکرد میگفتم عه عه بزار بخوابم 🤣🤣🤣😅😅😅

من یه خانوم خوشبختم که یه همسر زحمتکش و خوب دارم ما دوتا گلپسر هم داریم که از ته دل دوستشون دارم و منتظر اتفاق ها و خبرهای خوب در مسیر زندگیمون هستیم❤️❤️❤️❤️ دوستتون دارم از ته قلب ❤️❤️❤️❤️

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

با شوهرم شب تو اتاق بودیم صب اومدم بیرون حواسم نبود زیرشلواریمو برعکس پوشیده بودم بابام دید ابروم رف😑

یک تازه عروس بی تجربه ولی شاد و خوشحال  (متاهل و متعهد)    درخواست ندین قبول نمیکنم/  دعا کنید زودتر خانه دار شیم😭

عقد بودیم تو خونه ی خودمون تو پذیرایی خوابیده بودیم شوهرم هی باهام ور میرفت دیدم بابام یواشکی داشت نگاه میکرد یه چشمی 

یکی از چشماشو بسته بود با اون یکی نگاه میکرد 🤣

من یه خانوم خوشبختم که یه همسر زحمتکش و خوب دارم ما دوتا گلپسر هم داریم که از ته دل دوستشون دارم و منتظر اتفاق ها و خبرهای خوب در مسیر زندگیمون هستیم❤️❤️❤️❤️ دوستتون دارم از ته قلب ❤️❤️❤️❤️

عقد بودیم تو خونه ی خودمون تو پذیرایی خوابیده بودیم شوهرم هی باهام ور میرفت دیدم بابام یواشکی داشت ن ...

🤣🤣🤭🤭

به صُبـح می‌رسـد این روزگـارِ دائـم شَـب... :)❤️✨         هيچ چيز دوبار اتفاق نمی افتد و اتفاق نخواهد افتاد! به همين دليل، ناشی به دنيا آمده‌ايم و خام خواهيم رفت!                                     هیچ روزی تکرار نمی‌شود،.                                                                  دو شب شبیه هم نیست،                                                                  دو بوسه یکی نیستند،.                                                                  نگاه ِقبلی مثل ِنگاه ِبعدی نیست...!                                                    بزرگترین مصیبت برای یک انسان این است که: نه سوادِ حرف زدن داشته باشد، نه شعورِ لازم برای خاموش ماندن...                                                                       ‌    👤#ژان_دلابرویه

یه بار مادربزرگ شوهرم فوت کرده بود من رفته بودم خونه مادربزرگش خودشون هم بودن شب برگشتنی شوهرم منو با ماشین آورد دم خونه مادربزرگم (ما با مادربزرگم اینا زندگی میکردیم )بعد من گفتم قربونت برم میدونم الان چقد ناراحتی بعد شوهرمم اومد بغلم سرشو گذاشت رو شونه ام بغضش ترکید های های گریه میکرد از اون طرف داییم از راه رسید داشت میرفت خونه که مارو دید داخل ماشین اون فکر کرد داریم لب میگیریم با اینکه شوهرم داشت گریه میکرد😂😅

فقط 12 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
تو مثل یه خواب خوب فانتزی 

داستان مال بیست و چند سال پیشه. اون موقع ها داشتن همت رو ادامه می دادن به سمت غرب، یه جاهاییش کلا خالی بود. یه بار تو اتوبان زدیم برای یه بوس کوچولو، پرنده پر نمی زد. یه لحظه نگاه کردم دیدم ۱۰ تا از این باغبون شهرداری سیخ وایسادن دارن ما رو نگاه می کنن!! نگو دولا شده بودن داشتن درخت و گل می کاشتن ما ندیده بودیمشون

ما موقع عقدمون ماشین سواری نداشتیم شوهرم ماشین سنگین داره ولو ، وقتی میخواست منو ببره خونمون سوار ماشین می‌شدیم تو راه موقع رانندگیش همو بوس میکردیم کلی ، هم هیجان داشت هم عشق 

شوهرم یه چشمش به جاده بود یه چشمش به من 

بعد میرفت ماشینو نگه می‌داشت یه کوچه اونور تر از خونمون البته کلی آشنا و فامیل هم بودن تو محله ها ولی آخرشب برمیگشیتم بعد کلی ماچ و موچ و حال و حول میکردیم تو ماشین تو اون بلندی بعد من میرفتم خونمون 🙈😂یادش بخیر کلی حال میداد 

فقط 12 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
تو مثل یه خواب خوب فانتزی 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز