شب اول رفتیم حرم 
چون هوا گرم بود من تاپ استین حلقه تن کرده بودم زیر
استین نداشت منم بشدت گرمایی هستم که فشارممیوفته
چادرمم لبنانی از این با حجابا
با ماشین هم رفتیم تو پارکینگ از پارکینگ دوقدم راه رفتیم رسیدیم حرم
خانومی که خادم بود بررسی کرد دید لباسم استین نداره
یک قشقرقی به پا کرد بیا وببین
تو حرفاش گفت به این فکر نکردی تو راه تصادف کنی اتفاقی برات بیوفته بعد چه خاکی میخوای تو سرت کنی؟؟
خانوادم که همراهم بودن خییلی ناراحت شدن
گفتن اینقدر بی ادبی کردی هیچی حداقل ی دور از جون بگو
اینقدر علافمون کرد به این  واون بیسیمکرد که فلانی لختههه نمیتونم راش بدم داخل حرم و..
خلاصه اولین واخرین بارم بود رفتم قم