2777
2789

دقیقا بازی این دو نفر رو دوست ندارم 


اتفاق بدی پیش اومده؟ حس میکنی بدبخت شدی؟ یه لحظه صبر کن. از خودت دور شو. توی تاریخ دور شو. اتفاق هایی رو به یاد بیار که فکر میکردی ازشون زنده بیرون نمیایی. چی شد؟گذشت. به اتفاق هایی فکر کن که توی طول تاریخ برای آدمها پیش اومده.به جنگ به قحطی به بیماری ها. حالا توی جغرافیا از خودت دورشو. به کشورهای دیگه فکر کن. به آدمهای دیگه. دردت در مقایسه با دردهایی که بشر متحمل شده چقدر بزرگه؟ چقدر عمیقه؟ من اینجوری با مسائلی ناخوشایند برخورد میکنم

باهاتون موافقم به اضافه داریوش ارجمند ثریا قاسمی و مهران رجبی

حمید مرادی ⛰️🖤 چیاکو یوسفی نژاد🏕🖤 خبات امینی 🏞 🖤👋به کوردی ده‌ژیم به کوردی دمرم به کوردی ده‌یدم وه‌لامی قبرم به کوردی دیسان زیندو دبموه له‌و دونیایش بو کورد تی هه‌ل ده‌چمه‌وه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

گلزار

ساره بیات

نرگس محمدی

ما اونجوری که دلمون میخاست زندگی نکردیم،،،جوری زندگی کردیم که مجبور بودیم....حتی نمیدونم بگم چه دعایی کنین که حالم خوب شه هیچی خوشحالم نمیکنه چرا....بچه هام نفس منن ،،هیچوقت فکر  نمیکردم کسی رو تا این حد دوست داشته باشم،مادر بودن واقعا سخته...قلبت بیرون از بدنت میزنه.خدا جونم  بچه هاموعاقبت بخیر کن.حالشون همیشه خوب باشه ،خدایا بچه هام تاوان کارای شوهرمو پس ندن لطفا.... ...خدایا عمر طولانی بهم بده نوه هامو ببینم.موفقیتاشونو ببینم آمینتاریخ امضام ۴۰۱/۱۲/۲۱. .................................دوس دارم همه چی رو ول کنم و برم.زندگیم خیلی مزخرف شده.عذاب وجدان دارم که دوتا بچه رو تو‌این زندگی اوردم...ازونطرف دلم واسه خودم میسوزه که دارم اینهمه ظلم رو تحمل میکنم.تو سی سالگی عین پنجاه ساله ها شدم.دعای هر روزم تاوان دادن شوهرمه تو‌همین جوونیش خدا ازش نگذره.هیچ خوب نیس حالم.دارم چرتو پرت مینویسم.خدااااا تورو خداااااا گناه دارم.ارامشم کجاس؟همونو بده خواهش میکنم🥲

نرگس محمدی

|••| |•پیوسته در تاریخ ساعتی فرا می‌رسد که در آن، آنکه جرئت کند و بگوید دو دوتا چهارتا می‌شود، مجازاتش مرگ است•| |•به تو چه کَس چه کند هرچه کند کَس به تو چه•| |•از دور ریختن قواعدی که به من تلقین شده بود، آرامش مخصوصی در خودم حس می‌کردم•| 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792