از اولش که قرار نبود کار امیر و ارغوان به ازدواج بکشه قرار بود بعد از اینکه کلاهبرداری های شرکت بیفته گردن امیر،ارغوان و هاتف با هم ازدواج کنن و بعد هم به همراه افسانه و عنایت فرار کنند برن خارج ولی ارغوان خودش عاشق امیر شد و افسانه هم که فقط هدفش انتقام بود وقتی دید ارغوان داره چوب لای چرخش میکنه مجبور شد موافقت کنه با ازدواجشون