2777
2789

بچه ها من امروز اون آقا و خانمش رو دیدم

قربون خدا برم 

قشنگ چشم تو چشم شدیم

قربون خدا برم من و از سردرگمی دراورد

همون جا براش آرزوی خوشبختی کردم براشون

نمیدونم قلبم به حدی آروم شده 

انگار دیگه راحت شدم به خدا

اما چند تا مسئله هستش برام

چطور جبران کنم و توبه کنم 

اینکه من زمانی که به اون اقا پیام دادم فکر میکنم در شرف عقد بودن 

بعد کسی هم خبر نداشته انگار ، ولی فکر کنم پدرم خبر داسته

ولی به اون قرآن قسم ،به جان مادرم قسم من خبر نداستم که در شرف هستن گفتم یا متاهل یا مجرد 

بمیرم برای آبروی پدرم که الان اون شخص میگه جقدر پدرش من براش مهم بودم یا چقدر فضوله که رفته اطلاع رسانی کرده تو خونه

دوم خواستگارم هستش

زمان بدم به خودم ، از یه طرف میترسم از دستش بدم از یه طرف دیگه میگم من زمان لازمم 

به خدا فراموش کردم همه چیز رو ، اما دلم میخواد وقتی عروس میشم شاد باشم

شاید براتون سوال پیش بیاد دروغ میگم یا توهم زدم

ولی اگه کسی به دل شکسته اعتقاد داشته باشه ، میدونه که چیزی میگم

قربون خدا برم ، وقت اذان گفتم خدا تکلیفم رو روشن کن 

به بابام قسم به مادرم قسم میدونم این چیز ارزش گفتن رو نداره، ولی من امروز وقتی روبه رو شدم تو بیرون دیدم 

اصلا حالم یه طوری شد ،نه اینکه بد بشه ها ، یاده اون حرفم که با خدا زدم افتادم

خدایا میسپرم به تو آینده رو

خدایا من به حکمت تو امید دارم

خدایا هم برای اون آرزوی خوشبختی دارم هم برای خودم

اما چطوری من به پدرم نگاه کنم

درسته خبر نداره و اونم نمیگه ، اما من چه کنم 

بابا خبر نداری ، یه جا قلبت رو شکوندم

بابا من گناه کردم

شخصیت تو رو بردم زیر سوال

بابا بمیرم برات

چیکار کنم قلبم به خاطر بابام آروم بگیره

اگه یه روزی عروس شم به بابام بگم

بگم بابا من و میبخشی😔😔😔

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بچه ها یه چیزی بگین من آروم شم 

فراموش کردم اون رو و آرزوی خوشبختی کردم براش

اما قلبم درد میکنه به خاطر بابام

الان فکر میکنه چقدر پدره من فضوله 

فکر اون برام مهم نیس

اما من نمیخواستم شعور و شخصیت بابام خطشه دار شه

عزیزم تو کار بدی نکردی خودت رو سرزنش نکن مطمئن باش باباتم ازت ب دل نمیگیره خداروشکر ک از سردرگمی در اومدی الان راحت میتونی ب خواستارای دیگت فکر کنی 

در رابطه با خواستگارت میتونی بصورت پیامکی برای آشنایی بیشتر تا یه ماه دیگه باهاش در ارتباط باشی تا موقع انشاءالله اکی شدی بیان خواستگاری رسمی 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   آرزو_1388  |  2 ساعت پیش
توسط   honye_ella  |  15 ساعت پیش
توسط   vittozahra  |  15 ساعت پیش