پدرشوهرم باید آنژیو کنه
بد کلا مخالف ازدواج من و شوهرم بود و مخالف استایل من و شوهرمه 😑درکل با دخترای خودشم همینجوریه البته خیلی گیر میده دختراش و دوماداشم کلافه شدن
مثلا عروسیمون کلا رفته بود بیرون باغ چونکه مختلط بود یا مثلا چیزای دیگ سرو میشد
ولی خب درکل اینکه زیاد رابطه شوهرم باهاش خوب نیست بد الان باید آنژیو کنه با مادرشوهرم حرف میزدم(مادرشوهرم برعکس خانومههه خیلی عشقه عین مامانمه)گفت باید آنژیو کنه بعد ب شوهرم گفتم گف نمیرم ببینمش بیمارستان چیکار کنم بره؟ باباشه نمیخام اینجوری کنه باهاش
مهمونیا و اینا میرن یا میریم خونه مادرشوهرم هیچی فقط سلام و دست میدن بهم هیچی نمیگن بهم
کلی ام با شوهرم چندروزه دارم حرف میزنم ک بره پیشش و اینا اصلا زیر بار نمیره میگه دل خوشی ازش ندارم🤦♀️شما بودید چیکار میکردید؟