سلام پسته جان،
منم همزمان با شما عضو شدم. البته زیاد تاپیک نزدم و کلا زیاد نمیام سایت ولی از همون قدیم تاپیک هاتو دنبال میکردم. از زمانی که میخواستی جدا بشی، بعد آشنایی با همسرت و دختر گلت، کلی با غصه هات اشک ریختم و با خنده هات شادی کردم....
خواستم فقط بهت بگم خیییییلی ماهی. تو دعای برآورده شده مامان بارانی.... اون مرحوم از خدا یه فرشته خواسته بود و خدا تو رو سر راه پدر باران و باران قرار داد....
قدر خودت و خوبیهاتو بدون و بدون دخترت کنار آغوش پر عشق تو به آرامش رسید، همسرت کنار تو آروم شد و دلیل شادی و آرامش اون خونه تویی. هیچ وقت خوبیهای خودتو دست کم نگیر و نگران آینده نباش. تو محکمترین پیوندها رو با دخترت داری...
و میدونم سخته ولی اگه تونستی خودتو برای اومدن یا نیومدن نینی جدید اذیت نکن. اگه اومد که خوش اومد، اگه نشد هم شما یه خانواده کامل و همه چی تموم هستین. از خدا میخوام هر چی خیر و صلاحته همون بشه
🥰🥰🤗🤗