مه جاری من ۷سال پیششون موند اینا هزار جور پورسانت بهش میدادن هر کار دلش میخواست میکرد فقط چون پسر آخر بود و میخواستم پیششون بمونه ولی مایی که عروس اول بودیم اگه دست از پا خطا میکردیم وای به حالمون والله من به جای جاریمی بودم هیچوقت جدا نمیشدم 
عین پرنسس شام و ناهار آماده خواب تا لنگ ظهر احرام زیاد بهش میذاشتن هر کار دلش میخواست میکرد هیچکس جیکش  درنمیومد 
حالا برا یه شام و ناهار تنها خوردن ارزشش رو داشت آنقدر عزت و احترام که داشت از دست داد