بچه ها دیروز رفتم واکسن دخترمو بزنم بعد خانومه قبل واکسن قد و وزن و دور سر بچه مو اندازه گرفت گفتم خوبه همه چی؟ یهو برگشت با حالتی گفت بزارواردسیستم کنم میگم! خلاصه زد و گفت همه چی خوبه ولی وزنش خیلی اضافه کرده مراقب چاقیش باش حالا دخترم ۱۱ کیلو بود قدشم ۸۳!بعد گفت راه میره گفتم آره دیگ (همون موقع دخترم تو اتاق داشت راه میرفت از این کفش سوتی ها هم پاش کرده بودم)گفتم راستی اینم بگم ۱۶ ماهگی راه افتاد یهو برگشت گفت ۱۶ ماهگیییییبییی چقد دیر مشکلی داره ؟!!!!!گفتم نه چرا !؟؟دکترش اون موقع گفت تا ۱۸ ماهگی فرصت داره بعد گفت حرف میزنه گفتم در حد کلمه مثلا ماما دد چیه بابا به به و...یهو برگشت گفت مطمئنی بچه ت نارس نیس این کلمات کافی نیس! گفتم نه ۳۹ هفته دنیا اومده اصلا خیلی اعصابم خورد شد خواستم بکشم تو گوشش زنیکه ی بیسواد!یهو همکارش برگشت گفت خانم فلانی بچه نرماله برو واکسنشو بزن وااااای بچه ها بعد فهمیدم این عتیقه تازه اینجا استخدام شده و ....یعنی اینقد بدم اومد میخاست رو بچه م عیب بزاره!همش میگم چرا اون لحظه چیزی بهش نگفتم
خب این یعنی سواد اینو نداره ک بچه با بچه فرق میکنه من پسرم ۱۱ ماهگی کامل راه افتاد زودترم حرف زد!ی بار ب دکترش اینو گفتم گفت خانوم ما دوتا بچه دوقلو رو هم باهم مقایسه نمیکنیم چ برسه .....
پسره من ۹ ماهگی راه رفت، اینقدر اضافه وزن داره ، اما بهداشت محل زندگی من خ ریلکسن، اینقدر میخندیدن از چاقی و توپلی ، نازش میدادن ، میگفتن اشکال نداره اضافه وزنش راه بره بچه لاغر میشه و همینطور شد ، با اینکه لاغر شده اما باز توپوله خوبه ، اما بهداشتی ما خ باحالن
خدایا خودت میدونی که من همیشه به مادرم احترام گذاشتم تاجایی که تونستم هواشو داشتم بیشتر از همه غمشو خوردم اما اون جای مهربونی از دهنش سم مار بیرون میریزه . حتی داداشمو که این همه مادرمون حقیر میکنه رو بیشتر از من دوسش داره . اینا حرفای یه بچه نوجوان نیست . حرفای یه زن ۳۰ ساله ست که خودش بچه داره. خدایا خودت کاری کن سر مادرم به سنگ بخوره. دیکه از تحمل این همه سردی خسته شدم. راستی خداجون ممنون بابت همسر مهربونی که بهم دادی همسری که خودش یه تنه جای همه مادر پدر خواهر برادر رو برام پر میکنه. خدایا پسرم و شوهرم رو در پناه خودت نگهشون دار . آمین❤️