دخترم کلاس سومه و من کلاس اول ودوم خیلی برای درساش بالاسرش بودم و همراهش بودم تا امسال که گفتم یه کم مستقل بشه وگذاشتم به حال خودش بعد دیروز رفته بودم خونه بابام خواهرم هم بود وبچش داشت مشقامو می‌نوشت وخیلی خوش خط وتمیز بعد خواهرم از بچش کلی تعریف کرد و گفت که خانم شون برای مسابقه خط اسمشو نوشه وکلی تعریف وخلاصه که دختر منم چون امسال بهش چیزی نمیگم وسخت نمیگیرم حسابی بد خط شده که اصلا نمیشه خوند با این که سال های قبل خیلی خطش خوب بود ومن بهش افتخار میکردم
خب
لایک
خب غشش کجا بود
ول کن مقایسه نکن
تابستون بفرستش کلاس خط
ولی آسمون به زمین اومد
زمین به آسمون رفت
هیچ وقت بچه ات رو مقایسه نکن
نذار از الان تو این جو بزرگ شه
اصلا اصلا مقایسه اش نکن
چرا بچت و از این سن میندازی تو رقابت ب بد خط وخوش خط جایزه اسکار نمیدن
خب بعدش
دست خط هر کسی فرق میکنه تو هم میتونی تعریف کنی ک درسشو خوب میخونه و یجایزه بگیر و ب معلموش بده تا ب دخترتون بدن اینطوری دخترتون تشویق میشه درسش رو خوب میخونه
نه که به خوش خطا جایزه اسکار میدن ول کن بابا به درسای اصلیش برس نه چرت و پرت
من اینهمه سال درس خوندم اکثر بد خط ها درسخونا بودن
دخترتو ول نکن پیگیرش باش
بقیشو گذاشت یکی لایکم کنه
بعد دیروزم هم کلاسی های دخترم بیشترشون تو مسابقات احکام و خط وغیره شرکت کرده بودن ولی دختر من نه و شب آمد به من گفت که بهش املا بگم من وقتی تکالیفش رو دیدم کلی ناراحت شدم چون از روی کتاب همه رواشتباه نوشته بود وجودی که خونده نمیشد ومن پاک کردم وگفتم دوباره بنویس و دعواش کردم وهمون جا نشستم وتا اشتباه می‌نوشت دعواش میکردمو از بس که ناراحت شده بودم که یهو سرم گیج رفت و افتادم بعد چند لحظه به هوش اومدم ودیدم دخترم داره میخنده به من و من حالم خیلی بد بود به طوری که نمیتونستم نفس بکشم ودست وپام سست شده بود فقط تونستم به دخترم بگم حالم بده
خب
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
