حالا شوهر نامزد پارتنر هرچییی
من الان همون حس و دارم آدم شد با حرص و جوشی ک من خوردم و مننننن الان بدبخت ترین آدمم تو کره زمین نه کاری دارم نه درسمو خوندم نه چیزی از زیباییم باقی مونده ولی اون ماشالا می‌گرده و خوشه من افسرده گوشه خونه نگین توم برو بیرون و فلان ک شرایطش نیس از این ب بعد چیکار کنم ؟
می‌سوزم تا ماتحت 😐وقتی میبینم چقد شبیه آدمای لاکچری شدع
و اونجاست که تازه یادش میافته بره با یکی دیگه.
حالا فردا هم میگه در حد من نیستی
خب الان بفکر خودت باش خوب بپوش و به خودت برس زیبا میشی تو هم لاکچری بگرد
یکم آرایش کن به خودت تو اینه نگاه کن قبل و بعد عکس بگیر وضع شوهرت خوبه برو کلینیک زیبایی هر چی لازم میدونی انجام بده حست خوب میشه یکم آهنگهای پر انرژی گوش کن اون اهنگهای لاز غم رو پاک کن برقص خوش باش به خودت نرسی ک چی بشه نهایت می‌ره زن دوم میگیره اول از همه الویت زندگیت خودته بعد همسرت تا الان به اون اهمیت دادی هر چی افسرده شدی الان فقط وقت اهمیت دادن ب خودته اینکار کنی حتما شاد میشی الان قیاس میکنی اون جوون بنظر میاد من پیر باهاش برم بیرون بده یکاری کن برعکس تو خوشگلتر و جوون تر به نر بیای ی رژ قرمز روشن بزن همون صورتتو چند سال جوونتررنشون میده
