شوهرم دیشب دستمال برداشت پاکش کرد امروز صبح که از خواب بیدار شدیم باز بود
خوب اون قسمت لابد مشکل پیداکرده آیینه و اونم لک نیست
منم یه مدت شیشه روی کنسول رو هربار پاک میکردم میدیدم یه لک مثل قبلی همونجا هست بعدها فهمیدم اون قسمت چوب کنسول انگار رنگش یخورده براقتر از بقیه جاهاست و بخاطر همین زیر شیشه اونجوری دیده میشه
من که اهل عشق و عاشقی نبودم اما تو از کنارم رد شدی و جانم به دکمه پیراهنت گیر کرد.... خیلی طول نکشید تا بفهمم که چقد بی انتها دوستت دارم از موی سر تا ناخن پایت را، رویت را،بویت را، صورتت ،سیرتت، رفتارت ،گفتارت، حرکاتت،اطوارت،سخنت،سکوتت،نگاهت، خنده ات،شرمت،جسارتت،مهرت همه و همه رو دوست دارم اصلا نخواستنی در وجود تو نیست ❤️
آره گلم توجه نکن من هر روز صبح توجه میکردم و پاکش میکردم ،،الان یه مدتها بیخیال شدم شوهرم هم گفت دنبالش نباش و پیگیری نکن منم همین کار و کردم اولش ترس داره یه مدت بگذره برات عادی میشه
«در این درگه که گه گه که که و که که شود ناگه » «مشو غره به امروزت که از فردانهی اگه»