دوست صمیمیم که پنج ساله باهمیم هفته پیش عروسی برادرش بود و دعوتم نکردمنم دلخور شدم راستش ولی به روش نیووردم . چیکار کنم؟ آخه دوست اگه واقعی باشه توی توی شادی و خوشحالی هاش هم شریک میدونه نه اینکه فقط توی غم هاش شریکت کنه
آن نخل ناخلف که تبر شد ز ما نبود :) مارا زمانه گر شکند، ساز میشویم!🌴🎸
تو نی نی سایت عروسا همه: آرومن ولی مادر شوهرشون جنگی و پرخاشگر😑 از خانواده شوهرشون سرن😐 مجردی پرنسس بودن و خدمتکار داشتن ولی تو خونه شوهر دارن کلفتی میکنن😳همیشه هم احترام خانواده شوهرو داشتن ولی اونا بی دلیل بی احترامی میکنن😵💫 انتظار دارن شوهرشون اسمی از خانوادش نیاره🤨 اگه از خانواده شوهرشون کسی بخواد بیاد خونشون کلی جبهه میگیرن و تاپیک میزنن که چیکار کنم زودتر برگرده خونش و .... و عجیب تر نظراتیه که بقیه میدن🫠 به خصوص اینکه میگن اگه اومدن کم محلی کن😳 برو تو اتاق نیا بیرون خودتو بزن به خواب🤐 برو حمام طولانیش کن تا پاشه بره🙄 اصلا چه معنی داره بخوان بیان خونتون؟!🫨 حالا اگه خانواده خودشون باشن: عزیزم مادرته حق داره بیاد/ خواهرته باید بیاد خونت/ اگه شوهرت ناراحت شد که میخوان بیان محلش نده وظیفشه😒 بابا بس کنید این کارا رو از خانواده شوهر هیولا نسازین🙃 درسته بعضیا واقعا احترام حالیشون نیس ولی درصد کمی دارن😊 همونقدر که خانواده شما حق دارن بیان خونتون و شما رو ببینن یا با بچتون سرگرم شن خانواده شوهرتون هم حق دارن🤗 اگه پدر و مادر شما زحمت کشیدن براتون پدر و مادر همسرتون هم زحمت کشیدن براش😇 همونقدر که خواهر و برادر شما، شمارو دوست دارن و مشتاق دیدارتون هستن؛ همونقدر خواهر و برادر همسرتون، دوسش دارن و دلشون میخواد برادرشونو ببینن😍 یه طرفه به قاضی نرین😉 خانواده شوهر غول نیستن اونا هم آدمن و حق دارن از محبت پسرشون برخوردار باشن❤️در ضمن اونایی که درمورد اسمم پرسیدین که چرا دو تا اسم مختلف میگم نیلا اسم مستعارمه و تو شناسنامه ی چیز دیگس ولی چون نیلا رو بیشتر دوس دارم اونو به کار میبرم/
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
دوست صمیمیه من اون زمان دبیرستانی بودیم دعوت کرد من و مادرم رو ولی خب چون سختمون بود و غریبه بودیم هدیه عروسیشونو دادیم فقط و نرفتیم واقعیتش یکم سخت میگذره جایی برید که همه غریبه باشن
دوستتم دست خودش نبوده خانوادش تصمیم میگیرن در این مورد ناراحت نشو اصلا
...اگروسواس فکری دارید اولین تاپیکم رو بخونید زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست /هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود /صحنه پیوسته ب جاست/ خرم آن نغمه که مردم بسپارندبه یاد
خب شاید نخواسته به خاطر برادرش که حقی گردن تو نداره
تورو زحمت بندازه بری و مجبور بشی کادو بدی و اینا
شاید جمع خیلی خودمونونی و کمه
چون اینقدر خرج عروسیا بالا رفته
واقعا هر کی الان عروسی میگیره هنر بزرگیه
به تاریخ عضویتم نگاه نکنید بنده از قدیمیای سایتم 😎 دیگه نام کاربری به ذهنم نرسید به شخصیت موردعلاقم تو هری پاتر پناه بردم 😂 قبول دارم پروفایل و نام کاربریم اصلا خانمانه نیست ولی به بزرگی خودتون ببخشید😂💕👻
دوست صمیمیه من اون زمان دبیرستانی بودیم دعوت کرد من و مادرم رو ولی خب چون سختمون بود و غریبه ب ...
آخه ما روابط خونوادگی داریم و اینحوری نیست که در مقابل خونوادش و خصوصا فامیلاشون غریبه باشم کاملا آشناییم و حتی دوستم با اکثریت (دخترعمو دخترعمه خاله و ..)
آن نخل ناخلف که تبر شد ز ما نبود :) مارا زمانه گر شکند، ساز میشویم!🌴🎸