کیا بچه از رست دادن

خاله_ماهلین

عضویت: 1402/10/28

تعداد پست: 2890

کنار نمیان به نبودشون عادت میکنن

اگر مدت کمی میام در حال خوندن کتاب ها هستم .. در حال رشد هستم "روح " ام را بازسازی میکنم "جسمم را اماده میکنم تا زخم هایی که بهم وارد شده را ابیاری بدم .. در حال رفتن هستم..

1402/12/12

|

19:27

3 نفر لایک کرده اند ...

دایا_دایا_دایا

عضویت: 1401/03/09

تعداد پست: 7695

منظورت سقطه؟

زندگی من سالهای سال درگیر بدبیاری و مشکلات متعدد و ..بود.تلاشم زیاد بود و جوابم کم..دست به طلا میزدم خاک میشد..یه شب از ته دل، از اون ته ، ته از خدا خواستم فقط بهم نشون بده چرا؟ و نشون داد....نذرهای ادا نشده..یه دفتری برداشتم تمام نذرهایی که ادا نکرده بودم رو نوشتم ، به ازای نذرهایی هم که فراموش کرده بود یه ختم ۱۲۴,۰۰۰ صلوات برداشتم و شروع کردم به ادای نذرهام..دونه به دونه رو ادا کردم. سخت بود، زیاد بود، اما اداش کردم..خدا رو شاهد میگیرم که ورق زندگیم برگشت..نمیگم یه شبه پولدار شدم و به عرش رسیدم و ...اما مشکلاتم نصف شد، بدبیاری هام تموم شد و جواب زحماتم رو گرفتم..الان اگر نذری کنم همون لحظه یاداشت میکنم و از همون لحظه شروع میکنم به ادا کردنش..نمازام سر وقته و تاثیرش رو تو زندگیم تو هر ثانیه دارم میبینم...این تجریه زندگی منه..بزرگترین تجربه..داستان کاملش تو تاپیکام هست..

1402/12/12

|

19:27

sevdii

عضویت: 1402/05/09

تعداد پست: 21517

مامانم ی سقط داشت ۶ ۷ سال افسردگی گرفته بود بخاطرش

مارو هم روانی کرد 😑

چقدتنهاشدیم‌که‌دردامونوتودیوارمجازی‌مینویسیم:)🌕 دل‌ِمن تنگه‌برای‌همه‌روزایی‌که‌رفتن:)). زندگی رو اونقدری جدی نگیر که خندیدن یادت بره🙂❤️🌟 ازادی‌کلمه‌زیباییه‌که‌حتی‌حاضرنیست‌حروفش به‌هم‌وصل‌بشه. من جایی باختم که فک میکردم دارم به آرزوهام میرسم یه روزه خوب میاد:)دیر میفهمی‌ زندگی‌ نکردی‌ و شیش‌ دنگ‌ حواست‌ به‌ چی‌ میشه‌ها بوده❤️‍🩹 کاربری‌دست²نفره(دوتادوستِ‌همسن)

1402/12/12

|

19:28

مدیر استارتر

عضویت: 1402/10/11

تعداد پست: 2559

من سقط کردم تو چهار ماه

ممم ولی دو معبود تقریبا باهاش کنار امدی

1402/12/12

|

19:28

دختر،شاه،پریونم۷۳۷۶

عضویت: 1401/12/20

تعداد پست: 30702

مامانم ی سقط داشت ۶ ۷ سال افسردگی گرفته بود بخاطرش مارو هم روانی کرد 😑

مادر من ۷ تا بچه از دست داد

هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و.... شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه. ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔

1402/12/12

|

19:28

مدیر استارتر

عضویت: 1402/10/11

تعداد پست: 2559

کنار نمیان به نبودشون عادت میکنن

خیلی درد بدیه

1402/12/12

|

19:29

دختر،شاه،پریونم۷۳۷۶

عضویت: 1401/12/20

تعداد پست: 30702

ممم ولی دو معبود تقریبا باهاش کنار امدی

چه میشه کرد سخته هر از گاهی با حرفی خاطره ای فیلمی عکسی اشکم در میاد

گاهی تو تنهایی گریه ام میگیره سر چیزای بیخود

هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و.... شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه. ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔

1402/12/12

|

19:30

مدیر استارتر

عضویت: 1402/10/11

تعداد پست: 2559

منظورت سقطه؟

فرقی نمی کنه عزیز بچه برا مادرش فرزند چه تو شکمش باشع چه تو بغلش

1402/12/12

|

19:30

sevdii

عضویت: 1402/05/09

تعداد پست: 21517

مادر من ۷ تا بچه از دست داد

چقد زیاد

مامان من ۳ داشت اخری ناخواسته بود ک سقط شد ولی الان میگه خوب شد نمیتونستم خرجشو بدم😐

چقدتنهاشدیم‌که‌دردامونوتودیوارمجازی‌مینویسیم:)🌕 دل‌ِمن تنگه‌برای‌همه‌روزایی‌که‌رفتن:)). زندگی رو اونقدری جدی نگیر که خندیدن یادت بره🙂❤️🌟 ازادی‌کلمه‌زیباییه‌که‌حتی‌حاضرنیست‌حروفش به‌هم‌وصل‌بشه. من جایی باختم که فک میکردم دارم به آرزوهام میرسم یه روزه خوب میاد:)دیر میفهمی‌ زندگی‌ نکردی‌ و شیش‌ دنگ‌ حواست‌ به‌ چی‌ میشه‌ها بوده❤️‍🩹 کاربری‌دست²نفره(دوتادوستِ‌همسن)

1402/12/12

|

19:30

دایا_دایا_دایا

عضویت: 1401/03/09

تعداد پست: 7695

فرقی نمی کنه عزیز بچه برا مادرش فرزند چه تو شکمش باشع چه تو بغلش

اتفاقن خیلی زیاد فرق میکنه

زندگی من سالهای سال درگیر بدبیاری و مشکلات متعدد و ..بود.تلاشم زیاد بود و جوابم کم..دست به طلا میزدم خاک میشد..یه شب از ته دل، از اون ته ، ته از خدا خواستم فقط بهم نشون بده چرا؟ و نشون داد....نذرهای ادا نشده..یه دفتری برداشتم تمام نذرهایی که ادا نکرده بودم رو نوشتم ، به ازای نذرهایی هم که فراموش کرده بود یه ختم ۱۲۴,۰۰۰ صلوات برداشتم و شروع کردم به ادای نذرهام..دونه به دونه رو ادا کردم. سخت بود، زیاد بود، اما اداش کردم..خدا رو شاهد میگیرم که ورق زندگیم برگشت..نمیگم یه شبه پولدار شدم و به عرش رسیدم و ...اما مشکلاتم نصف شد، بدبیاری هام تموم شد و جواب زحماتم رو گرفتم..الان اگر نذری کنم همون لحظه یاداشت میکنم و از همون لحظه شروع میکنم به ادا کردنش..نمازام سر وقته و تاثیرش رو تو زندگیم تو هر ثانیه دارم میبینم...این تجریه زندگی منه..بزرگترین تجربه..داستان کاملش تو تاپیکام هست..

1402/12/12

|

19:30

_ati79pisiii

عضویت: 1402/12/12

تعداد پست: 624

من یه سقط تو هفته ۱۸ داشتم شاید باورت نشه ولی کلا ۵ ماه توخودم نبودم و شبو روز خودمو توخونه حبس کرده بودم بعدشم فقط حفظ ظاهر میکردم خداشاهده هرشب باچشم خیس خوابم میبرد

خدا صبر بده مادراییرو که فرزند بدنیا اومده و بزرگتری رو از دست میدن خدا سرهیچ کسی نیاره

1402/12/12

|

19:30

3 نفر لایک کرده اند ...

مدیر استارتر

عضویت: 1402/10/11

تعداد پست: 2559

مامانم ی سقط داشت ۶ ۷ سال افسردگی گرفته بود بخاطرش مارو هم روانی کرد 😑

خدایش سخته

مخصوصا بی دلیل بچهتو از دست بدی

دلیل چی بود سقطش؟؟

1402/12/12

|

19:31

دختر،شاه،پریونم۷۳۷۶

عضویت: 1401/12/20

تعداد پست: 30702

[QUOTE=330436814]چقد زیاد مامان من ۳ داشت اخری ناخواسته بود ک سقط شد ولی الان میگه خوب شد نمیتونستم خرجشو بد

مادر من ۷ تا از دست داد فقط من موندم

هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و.... شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه. ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔

1402/12/12

|

19:31