2777
2789

من از ۶ سالگی تا ۱۷ ۱۶ سالگی خیلی با پسر داییم تایم گذروندیم چون همسایه بودیم .

و کل دوران کودکی و نوجوانیم با پسر داییم گذشت .

از اینکه شب تولدم برام بلیط خواننده مورد علاقه ام گرفت تا هرچی که بگی... خوشحالم کرد .حمایتم کرد.

ما به قدری بهم نزدیک بودیم که همه میگفتن اینا تهش ازدواج میکنند .

یه دختر احساسی و احمق بودم که تو رویام لباس عروسمم پوشیده بودم .

خلاصه الان که ما نسبتا رابطه امون کم شده چون بزرگتر شدیم،

پسر داییم با دوست دخترش ازدواج کرده.

بچه ها من کل یادگاری و هدیه هاشو دادم به خیریه وقتی فهمیدم ازدواج کرده  .

دوست داشتم فراموشش کنم 

ولی نشد .

نمیدونم چیکار کنم با این همه خاطره .

مهاجرت کنم؟

 اینا تو هر مهمونی جلو چشمم هستند قلبم مچاله میشه .

دلم میخواد فرار کنم که فقط فکرشون ولم کنه




برای اینکه جهان را جای بهتری کنی ،چه میکنی؟!🌤

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اره کسی ک به مرد زن دار فکر کنه همدنی ک خودت گعتی میشه

همونطور که از اسم کاربریم مشخصه اسمم هستی هست😁 (اسممو خیلی دوست دارم بابام انتخابش کرده) یک دختر مجردم مشغول تحصیل و تلاش برای اینده 😁 یک گل دیفن باخیا دارم ک خیلی دوستشدارم😉 اپدیت جدید گلم تبدیل به یک درخت شده با حدودا ۳۰ ۳۲ تا برگ ولی واگذارش میکنم به علت مهاجرت به خالم )  برای همگی یک زندگی سرشار از حس خوب و سلامتی و خوشی ارزو میکنم شمام اگر امضامو خوندین یک ارزوی قشنگ برام بکنید اگر تونستید به خودمم بگید چه ارزویی کردید😁 جدیدا مامان بزرگمو از دست دادم  زن خوبی بود اگر امضامو خوندین براش یک صلواتی چیزی بفرستین اگر فرستادین بگید منم برای رفتگانتون صلواتی چیزی بفرستم🤍

نه،در واقع خیلی خیلی  خیلی‌ لاشی هستی 

خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزه‌گان»شادمان شوند.                                               وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان!                من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم                                      💔همین قدر تلخ💔.                              

پسر داییت چرا باهات ازدواج نکرد؟

خودم کردم که لعنت بر خودم باد خداجونم قبول دارم تقصیر خودم هست و خودم خودمو بدبخت کردم اما خدایا اگه اندازه ذرات معلق تو هوا که قابل دیدن نیستن قبول داری اون هم در حقم بدی کرد ازش نگذر من حلالش نمیکنم

واییی منم عاشق پسر داییممم 

هرکسی چشمش به امضام افتاده ازش خواهش میکنم ی صلوات برام بفرسته؟ هدیش کنه به اقام حسین؟ از اقام میخوام هرکس دعام کرد واسطه ی اونو خواستش پیش خدا بشه الهی امین 🩷 زندگیم وصله به اون اتفاقی ک قراره بیفته کاش بیفته🩷 نذر کردم اگه اتفاق بیفته به دختر بچه ها کش مو به پسر بچه ها شکلات بدم     چشم درشتم من دیگه امیدی به ادامه ی این زندگی ندارم  کلمه ی خوشبختی خنده و دل خوش برای من شده خاطره  شاید ی روزی از این حال در بیام و دوباره ی امضای قشنگ بذارم درخواست دوستی نمیپذیرم ندین 💚

بنظر من نباید این همه محبت میکرد بهت 

۶سالگی با۱۶سالگی دختر ک پر از احساساته فرق میکنه 

حق داری 

ولی اخرش ک چی چند سالته وارد رابطه جدی و جدید شو

چه حوصله ای دارین برای تلافی..به قول محمود درویش:``همین تورا بس که من دیگرتورا آنطور که میدیدم نمی بینم``

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز