امروز تو لباس فروشی بودیم صدای فریاد شدید میومد اومدیم بیرون ،یه خانوم پشت فرمون بود تو ماشین دوتا مرد از ماشین پیدا شدن و ریختن سر یه آقایی با یه قمه ی خیلی بزرگ هم به گردنش هم گوشش زدن پر خون بود به دستشم که اصلا زده بودن یه لایه جدا شد و آویزون بود بعد خانومه سریع گاز ماشینو گرفت و با سرعت دور شد وسط خیابون حالت تهوع گرفتم هنوزم تمام بدنم داره میلرزه
دلم خیلی به حالش میسوزه چکار کنم💔😭😭