میگه دخترمو ۱۷ سالگی شوهر دادم الان ۱۹ سالشه غذای ۴۰ نفرو درست میکنه هر روز خونش پره مهمونه همه رو راه میندازه والا داره زندگیشو میکنه چی بود میموند خونه روز به روز وسواس میگرفت میگفت اینو نمیخوام اونو نمیخوام
حالا من ۲۱ سالمه چون ۶ ماهه اصلا آشپزی نکردم کلا یادم رفته بود مامانمم برنجو عوض کرده بود
امروز مامانم نبود کمی غذا رو خمیر کردم یعنی هر چی بود جلوی داداشمو دوستش( ۹ سالشونه) بهم گفت گفت ماهم باید تو رو زود شوهر میدادیم الان یه کتک سیر میخوردی
دختره از تو کوچیک تره غذای ۴۰ نفرو میپزه هر روز خونش پر مهمونه تو بی لیاقتی تو شوهر کنی بیرونت میکنن روز اول
چکار کنم دلم گرفت از زخم زبون هاش😔😢😭😢💔