2777
2789

اینا 

من  مصی ام، ۲۵ ساله،  یک عدد نومزد(همسر)دارم که بعد از کلییی سختی بهم رسیدیم(همون جمله کلیشه ای) 😅🤷🏻‍♀️ ناقص بودن ضعف ما نیست طبیعت ماست 🤍🌱🦋 سعی میکنم انسان بهتری نسبت به گذشته ی خودم باشم 🌱🦋 نماد من 🦋 اس،  به منظور رشد و تغییر مثبت.  علاقه مند به مطالعه هستم📚 هیچ انسانی کامل نیست خودت رو بپذیر با تمام نقص هایت 💎 زندگیم ازونجایی شروع شد که درک کردم من یه انسان متوسطم هوش متوسط، زیبایی متوسط، پول متوسط و..سعی کردم با همین متوسط بودن بهترین نسخه از خودم باشم 🌱🤍    به خودم آمدم انگار تویی در من بود این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود ❤هرکسی از ظن خود شد یار من 🤍 farfalla🦋

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

یه انتشاراتی دزد ،داستان خودم رو بدون اجازه در یک مجموعه داستان ،چاپ کرد،اتفاقی فهمیدم

گردن نگرفتن منم حال پی گیری قضایی نداشتم،این شد ۴۰۰هزار تومان ناقابل پول پرداخت کردم کتاب خودم بیاد دم خونه از دو شنبه منتظرم

ای پرچمت ما را کفن، وطن!🇵🇸❤️🇮🇷

سینوهه رو تا چند فصل به صورت صوتی گوش دادم الان بیکار نیستم فعلا ولی حتما ادامه اش میدم 

جز از کل رو هم دوست دارم کتابشو بگیرم یا صوتی 

از روی پی اف خوندن خوشم نمیاد 

رد سایه ها رو بگیر خودت میرسی به چراغ جاده ها☀️             

دوتا کتاب تاریخ دارم

یه چنتا کتاب گیاه شناسی

یه کتاب چگونه نویسنده شویم

یه چند صدتایی هم کتاب روانشناسی و شعر 

تا به حال توی بیداری خوابیدید؟ این حالی بود که برای سال ها داشتم، حالا که بیدار شدم ویرانه نه ولی پوچی بزرگی در مرکز زندگیم میبینم، اما بازم این پوچی چیزی از خوشحالیم کم نمیکنه، چون بلآخره من بیدارم✨
چطوری؟

چی چطوری؟

چطور چاپ کرد؟داستان رو برای یک مسابقه فرستادم گفتن برگزیده نشد برنده نشد....بعدا یک انتشارات مجموعه ای از داستان های اون مسابقه رو به اسم یکی از برگزار کنندگان در یک کتاب چاپ کرد 

چطوری من فهمیدم؟

گاهی اسم خودم رو سرچ میکنم،چند تا کتاب دارم توی این اپلیکیشن ها،نظرات رو میخونم...

دیدم اسم یه داستان و کتاب جدید اومد

ای پرچمت ما را کفن، وطن!🇵🇸❤️🇮🇷

یه انتشاراتی دزد ،داستان خودم رو بدون اجازه در یک مجموعه داستان ،چاپ کرد،اتفاقی فهمیدم گردن نگرفتن ...

وای خدا

من جای تو بودم سکته میکردم

داستانام مثل بچه هامن


تا به حال توی بیداری خوابیدید؟ این حالی بود که برای سال ها داشتم، حالا که بیدار شدم ویرانه نه ولی پوچی بزرگی در مرکز زندگیم میبینم، اما بازم این پوچی چیزی از خوشحالیم کم نمیکنه، چون بلآخره من بیدارم✨
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز