باور میکنی هنوز دوس پسرمم نیس انقد عاشقمه ب قول خودش من ت رابطه بودم همیشه میگ منتظرت میمونم ت فقط باش چن بار ب خاطر خودم چون دوسش ندارم اصن حسی ندارم بهش گفتم باید رفاقتمونو تموم کنیم بقران انقد گریه میکنه ادم عذاب وجدان میگیره باز باهاش حرف میزنم ی وضیه اصن زندگیم الان قراره بیاد شهر ما انقد کادو برام گرفته من فقط عذاب وجدان دارم
عاشقش بودم خیلی خیلی زیاد میدونی بعد توی یه زمان اشتباه بهش گفتم اونم گفت عاشقمه ولی نبود باهام بازی کرد یهو گذاشت رفت میدونی کاش ساده میرفت لعنتی ولی حتی بعد رفتنشم عذابم داد و میده
بعد میدونی یکی اومد تو زندگیم رلم نمیدونم شاید. اون دوستم داره ولی من ندارم کوچیک ترین حسی بهش ندارم بخدا
کاش زندگیم توی اون شب تموم میشد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
0 ثانیه پیش
2 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
