ببین باور کن نمیخوام شعار بدم یا دلداری الکی
همین الان که دارم اینا رو برات مینویسم خودم تو بدترین حال و فکر روحی هستم تو ظاهر لبخند میزنم اما از تو داغونم
اما دیگه یاد گرفتم هیچی دست من نیست
زندگی ما از قبل نوشته شده ما فقط داریم مثل بازیگر به دستور خداوند مهربون بازی میکنیم
همین الانش که دارم غصه میخورم میدونم ته این قصه رو خدا مشخص کرده پس نگران چی باشم دل به حکمتش میسپارم و میگم خدایا صلاحمو بهم بده کمکم کن شک ندارم تنهام نمیزاره