درباره نوزاد ۲۷ روزه 😥😥😥😥😥😥😥😥😥

شبآویز8

عضویت: 1402/10/12

تعداد پست: 3256

نه بابا طبیعیه

مگر اینکه گریه و درد زیاد داشته باشه

خوب سیر میشه؟

1402/12/09

|

12:22

مدیر استارتر

عضویت: 1401/09/29

تعداد پست: 1295

شیر خودتو میخوره؟ ببرش متخصص نوزادان نگران هم نباش

به

باید حتما ببرمش دکتر؟

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱

1402/12/09

|

12:23

مدیر استارتر

عضویت: 1401/09/29

تعداد پست: 1295

نه بابا طبیعیه مگر اینکه گریه و درد زیاد داشته باشه خوب سیر میشه؟

نمیدونم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱

1402/12/09

|

12:24

پرشوکا

عضویت: 1400/07/12

تعداد پست: 9245

به باید حتما ببرمش دکتر؟

ببری بهتره

شاید از اون بچه هایی باشه که یبوست داره

بالاخره دکتر باید ببینه

خیال خودتم راحت میشه

من روزهای سختی رو گذروندم تا پای مرگ رفتم و برگشتم،هنوزم روزهای سختم تموم نشدن،برام دعا کنید،سلامتی میتونه معجزه زندگیم باشه

1402/12/09

|

12:25

شبآویز8

عضویت: 1402/10/12

تعداد پست: 3256

نمیدونم

اگه شیر خودت رو میدید و پوشکش مثل قبل خیس میشه یعنی سیر میشه

1402/12/09

|

12:25

روياي_سبز

عضویت: 1397/01/21

تعداد پست: 6160

نه عزیزم طبیعیه

ولی اگه میبینی داره ولی نمیتونه بکنه ببر دکتر

مقعدشم با گوش پاکن و روغن زیتون چرب کن که اگه داره راحت کارشو ببینه

1402/12/09

|

12:42

monaa1370

عضویت: 1401/09/24

تعداد پست: 1541

بچه منم نوزاد بود ۱هفته دستشویی نکرد، بردمش دکتر گفت واس نوزادی که شیر مادر میخوره طبیعیه.

برا شیر خشکیا بده.

دور نافش روغن زیتون بزن بمال،

1402/12/09

|

12:46

مدیر استارتر

عضویت: 1401/09/29

تعداد پست: 1295

اگه شیر خودت رو میدید و پوشکش مثل قبل خیس میشه یعنی سیر میشه

فقط ادرار میکنه ولی مدفوع دو روزه نکرده

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱

1402/12/09

|

12:59

مدیر استارتر

عضویت: 1401/09/29

تعداد پست: 1295

بچه منم نوزاد بود ۱هفته دستشویی نکرد، بردمش دکتر گفت واس نوزادی که شیر مادر میخوره طبیعیه. برا شیر ...

وقعا طبیعیه؟ ممنون داشتم می‌مردم از استرس

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…🖤🌱

1402/12/09

|

13:00

شبآویز8

عضویت: 1402/10/12

تعداد پست: 3256

فقط ادرار میکنه ولی مدفوع دو روزه نکرده

به مقدار تقریبی ادرار توجه کن

1402/12/09

|

13:08