سلام اینی که دارین می خوندین چندین ساله که من بابتش توی دو راهی موندم لطفا کمکم کنین یه نظر کاملا منطقی بهم بدین تا از دست این مشکل چندین سالم راحت شم!
من 22 سالمه از بچگی پسر همسایه رو به رویی مون دوست داشتم یه طرفه نزاشتم کسی چیزی بفهمه تا رسید سن 17 سال فقط به دختر داییم گفتم شبش خونه اونا خوابیدم صبحش که بیدار شدم دیدم رفته با گوشی من شماره پسر رو گوشیش سیو کرده بهش گفت که من همچین حسی بهش دارم البته اینم اضافه کنم مامانم و مامانش از دوتا خواهرم بهم نزدیک تر بودن! خب بهش پیام داد گفت اوایلش اونم نسبت بهم بی میل نبود اول شکه شد ولی بعدش دیدم یه دفعه 180 درجه اخلاقش از قبل هم بدتر شد تا اینکه دیدم دختر دایی عفریتم واسه انتقام با چندین پیج فیک پیجا واقعا زیاد بود با هر کدومش خودشو کرده بوده من رفته به پسره پیام داده کلی چرت پرت گفته یه جورایی منو دیونه نشون داده و خب با خانواده دختر داییم دعوای حسابی شد الان 5 یا 7 سالی میشه که دیگه هیچ جا تو هیچ مهمونی یا هر جایی باهاشون در ارتباط نیستم و قحطه رابطه کردم خواستم به این پسره همسایه مون هم بگم که من نبودم که توی پیج خودش بهش پیام دادم بلاکم کرد از اون موقعه سایه همم با تیر می زنیم مادرش مرد چند سال پیش تا اینکه فهمیدم داره با باباش از محله ما میره خیلی ناراحتم خیلی زیاد و هر کاری کردم که فراموشش کنم توی این چندین سال حتی با این موضوع که داره میره و ممکنه که دیگه هیچ وقت نبینمش! خیلی ناراحتم میشه شماها بهم راه حل بدین چیکار کنم بهش بگم موضوعه اصلی رو یا نه؟!
از یه طرف هم از اینکه ممکنه عزت نفسم یا غرورم بشکنه اینکه من دخترم و توی ایران کسی که چیزی بگه همه همه چیو به طرف اون نشونه میگیرن و ممکنه با اینکار اون مغرورتر بشه بهش پیام ندادم به نظرتون این موضوع رو قبله رفتنش بهش بگم؟ اینکه اون تقصیر من نبود! دختر دایی عوضیم اینکارو کرد!؟