سلام خانوما
این اولین تاپیک منه همیشه خواننده خاموش بودم
ولی دیگه بهممم فشار اومده از دیروز
من نامزدم این چن باره همسرم بدون اینکه با من هماهنگ کنه به خواهر بچه هاش میگه ما میریم بیرون شمام بیاین
بدون اینکه مادراشونم بگه نه نرین بدتر مادرشوهرم هراز گاهی ب همسرم میگه اینارم ببرین
یکی دو تا هم نیستن باهامون اومدنی هر کاری میکنم تو ماشین میدونم میبرن میزارن کف دست مادراشون بچههم نیستن ۱۷سالشونه دارم از حرص دق میکنم
دیگه دیروز کلا تو ماشین نشستم حرفم نزدم لام تا کام از حرصم
خانوما من چیکار کنمممم