بچه‌ها اول بگم خیلی ناراحتم،
ما یه رسمی داریم صبح های جمعه دعای ندبه تو حسینیه برگذار میکنیم،حالا هر هفته یه نفر به عهده میگیره و بعد از دعای ندبه صبحانه میدن،خب منم پدرم فوت شدن برادرم همین طور،این هفته ما دعای ندبه گرفتیم شوهرم اونقدر ناراحت بود که بعد از اومدن سر هیچ و پوچ کلی با من دعوا کرد،صبح هم کلی غر زد که میخواستم بخوابم،از غصه دارم گریه می‌کنم خدا شاهده هفته قبل هم مراسم مال عموی خدابیامرزم بود از دست این نرفتم و کلی جلو دامادمون خجالت کشیدم،
صرفاً جهت درد دل تاپیک زدم
خودمم نمیتونستم تنها برم چون یه مقدار دوره باید با ماشین بریم،داداشامم از صبح اونجا بودن کارارو راست و ریس میکردن
چندوقته ازدواج کردی؟
خب اون میخوابید خودت تنها میرفتی و به کارات میرسیدی
خیلی اذیت کنندس این رفتار همسرتون 😟
امیدوارم ب زودی هم حال خودت خوب بشه هم مسالمت امیز این مسئله حل بشه 💖
رسم سختی دارید
هر هفته بخواین برید
همسرت ادم خودخواهیه، حالا برای دل شما امروزو از خوابش میزد
عه فک کردم سال اول دومه. یعنی توی این دوازده سال همسرت یا تو سراین مساله به توافق نرسیدید؟ هرجمعه صبح زود مجبورش میکنی از خواب بیداربشه؟ مراسم مربوط به پدر و برادرتونو کار ندارم خدابیامرزدشون بلاخره دل شما و روح اونا اروم میگیره بااین مراسم اما اگه هرجمعه صبح زود بیدارش میکنی خوب حق داره من خودم شاغلم یه امروزو واقعا نیاز دارم حدااقل تا نه و نیم بخوابم و پسر کوچیکم امروز نذاشت و ساعت هفت منو بیدار کرد واقعاکلافه و عصبی شدم.
