۲۶ سالمه. سال آخر م. البته فعلا عمومی دیگه....
چیش عالیه؟
از بیرون قشنگه...
از داخل اینطوریه که تو داری تمااااام مدت میدوی، تو بیمارستان تو خونه، ولی هیچکس ازت راضی نیست. تو بیمارستان مدام حرف میشنوی اونقدری که باید فرصت درس خواندن نداری، برا بچه ت مادر کافی نیستی همیشه گله داره مامان چرا منو میذاری میری؟ و همسرتم همیشه ناراضیه از خستگی هات از بی حوصلگی هات، از بی غذایی از خونه به هم ریخته....
مالی هم فعلا که ماهی سه تومن میدن . بعداً عمومی باشی هم کار نیست. تخصص هم ماهی ۱۱ برا متاهل ها که ماهی ۱۲ شب کشیک میدی و وااااقعا هر کشیک مرررررگ واقعیه. و فرداشم تو آدم سابق نیستی.
بععععد همه اینا باید طرح بری که اونم حقوقش کارمندیه.
با کللللللی تعهد که مدام ازت شکایت میکنن دیه بدی این دادگاه اون دادگاه بری. هی مجبوری بری توضیح بدی خودتو تبرئه کنی.....
تااااازه تو سن ۳۵ سالگی، اگگگکر تو شهر خودت اشباع نباشه و کار پیدا کنی..... بعد هرساله باید کلی پول بدی کلاس های بازآموزی شرکت کنی نمره بیاری که مدرکت باطل نشه. تا آخر عمر.
و و و.....
بدترین قسمتش همون مدام دادگاه رفتنه و اینکه هررررچه قدرم خودتو تبرئه کنی، حتی ۵ درصد هم تهش برات دیه بزنن، اینطوری میشه که تو هی داری پول دیه میدی فقط....