خنده دار نیست ولی یکی بود خیلی پررو بودن و مسخره....میگفتن چون ما شناخته شده ایم نباید بیاید از ما تحقیق کنید ولی شما باید آدرس و شماره داماد و دایی و عمو و ...رو بدید بیایم تحقیق...تازه شنیدن بابام تهرانه ناراحت شدن که چطور بریم تحقیق کنیم....حس میکردن از ما بالاترن و نگاه بالا به پایین داشتن در صورتی که از واقعا سطح بالا و پولدار هم نبودن و اینقدر خط و نشون میکشیدن....ده تا خواهر برادر بودن و پسره هم نه کار درست حسابی داشت نه تحصیلات...ده سال هم ازم بزرگتر بود...آخرشم مادر پسره گقت فقط و فقط یه دونه حلقه میخریم ...بعد ها تو زندگی خودشون طلا بخوان میخرن .....عروسی هم نمیگیریم ...وقتی مادرم تو همون جلسه جواب نه داد شوکه شده بودن....فکر میکردن حتما جوابمون مثبته...بخدا من اونقدر ها هم داغون نیستم ها...فقط نمیدونم چرا اینقدر کم شانسم....