گفت روز پدر باید زنگ میزدی میگفتی منم ببرید سرخاک آقاجون منم برگشتم گفتم من به شوهرم گفتم بریم سرخاک آقاجون ( بعدشم مگه بزرگتر جمع نمیکنه سرش همه رو شما باید میگفتی میخوایم سرخاک دوس داشتی و تونستی تو هم بیا ) اینی که داخل پرانتزه رو نگفتم بهش میگفتم؟
آخه ماشین هم ندارن که زنگ بزنم بگم با ماشینتون منم ببرید😕
عجب گیری کردیما😑 چه انتظارایی دارن از آدم