برای اولین بار ازش ترسیدم
اصلا حالت چهرهش عوض شده بود
دم پریودمه و اعصابم به فنا رفته هرشب که میاد با هم بحث داریم ، البته چند ماهه باهم بحث داریم همش ، این چندروز شدید تر شده بود .
دیگه یهو قاطی کرد شروع کرد به زدن خودش که بسه بسه بسه کن . انقد ترسیدم که بچه رو برداشتم رفتم تو هالنشستم سرشو به گوشی گرم کردم که یکم خودمو جمع و جور کنم .
پاشد اومد عذرخواهی و فلان که بیا بگو چته و من چیکار کردم و این چیزا و همه چی ختم به خیر شد .
ولی از دیشب همش دارم به این فکر میکنم که اگه من نزدیکش بودم ینی بجای خودش منو میزد؟
اون رو تخت بود من دم در وایساده بودم
چندوقته خیلی حالم بده .. بخوام با اون خوب باشم باید سر بچم خالی کنم ، بخوام با بچهم آروم رفتار کنم با همسرم اعصاب ندارم و بحث میکنم. اگه ارامش رابطه مونو بخوام ، بچهم استرسی میشه. اگه آرامش بچهم رو بخوام رابطهم با همسرمو از دست میدم.
نمیدونم باید چیکار کنم.