مامانم بااینکه رفته دانشگاه و تو اجتماع بوده و کارمنده ولی افکارش مثل عهد بوقه اصلا درکم نمیکنه نمیزاره یه تایمایی برم بیرون هروقت بخوام برم سوال پیچم میکنه.. وقتیم اجازه میده صدبار زنگم میزنه... خسته میشم امروز تولدمه میخوام برم بیرون اما اجازه نمیده خدایا خودت نگاه کن خب، 😔
تحصیل کردن ربطی به دلواپسی مادر برای بچه اش نداره
مامان من معلم بود،همه دانش اموزاشو مادرا پیشش مشاوره میومدن اما من هیچوقت انگار مادر نداشتم،دشمن خونی هم بودی
این قضیه به سواد تحصیلی ربطی نداره عزیزم متاسفانه.
خب دیگه گفتم تحصیلات ربطی به درک و دلواپسی نداره
خیلی ها بیسوادن ولی خوب بچه بزرگ میکنن
این افکار هم خود خودت باید کنترل کنی به اقتضای سنت و هورمونهات باید کنترلشون کنی
این دوره و زمانه آنقدر سخت و خطر و ناکه که باید روی چشم بچه ها رو بزرگ کرد تا ۲۰ سالگی
اتفاقا برای بعضیا عکس این قضیست میرن بدتر میشن 👌🏼 درک میکنم سخته واقعا فقط دنبال استقلال خودت باش و یکاری کن بتونی زندگی خودتو داشته باشی تشویق نمیکنم به خونه ی جدا ولی همین که استقلال داشته باشی حتی از نظر مالی کم‌کم همه چیز تغییر میکنه
مناسفانه ربطی نداره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
