اسی ناراحت نشی ولی تو فقط روش کراش بودی
چه دل برای اونایی که با طرف بودن ببین دست زرعو بگیری بدجور مهرش میوفته تو دلت من اینجوریم
چی بگم شرایط سختیه خدا به همه آرامش بده ..
من اولین باری که عاشق شدم عاشق یه خواستگار شدم که پدرم مخالفت کرد و تمام ..
خیلی شرایط بدی بود ... یادمه یه شب قران خوندم و از خدا خواستم مهرش از دلم بیرون شه ... فردا صبح که از خواب پا شدم هیچ حسی بهش نداشتم
باز مال تو آدم بوده دوستت داشته. این ازدواج کرده بود یه پزی میداد که انگار برنده جایزه نوبل شده. هر کاری می‌کرد تا دلمو بسوزونه اونم با دختری که همه مسخرش میکردن هم زشت بود هم بی فرهنگ. خدایی من خیلی از اون دختر سرتر بودم
اره عزیزم من الان خداروشکر میکنم ک بهش نرسیدم. شوهر من خیلی فرقا باهاش داره اونو بد عروسیش با زنای مردم میگرفتن زنش تو خونه شوهرشو با ی زنه دید پسره گفت همینه ولی شوهر من خداروشکر چشمش پاکه درسته اون وضع مالیش خیلی خوبه ولی همشو باباش بهش داده. ولی شوهر من ن خونه داره ن ماشین درست درمون ولی همیشه رو پای خودش بوده فوق لیسانس داره حتی از همون اول دانشگاهش خودش خرج خودشو میداد و مهمتر از همه میدونم بهترین بابای دنیا واسه بچم میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
