اولش من پیش قدم شدم که من نتونستم فراموشت کنم بیا برگردیم . این اولین باری بود که پیش قدم شدم . اون لحظه گفت نه ولی فرداش بحثو باز کرد و برگشتیم
به یه هفته نشده باز کات شد دیگه من بیخیالش شدم خودش برگشت و خیلی پشیمون بود
همه گفتن قبول نکن ولی دوسش داشتم قبول کردم
خداروشکر تا اینجا که یه ماهه باهمیم باز خوبه و حتی بهتر از قبل
نه اون پیش قدم شد ولی من تاب نداشتم براش مخصوصا اینکه خانوادش نزاشتن بهم برسیم ولی وقتی برگشتیم بهم بدموقعی بود و مجبور بودم این دفه من برم.ولی هیچ وقت نفهمید چرا رفتم خدا منو بکشه که حتی براش توضیحم ندادم ولی اینجور برای خودش بهتر بود.الانم یه زندگی داغون یه شوهر خائن با دوتا بچه دارم
بماند به یادگار
این دنیا یه عشق بهم بدهکاره ویه زندگی....
همش به خودم میگم این بود زندگی.......؟
اگه براش خوب بوده باشی و دوستت داشته باشه بر میگرده فقط خودتو کوچیک نکن و سمتش نرو
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
